خطبه 156-سفارش به پرهيزكارى
از خطبه هاى آن حضرت عليه السلام است كه (در آن مردم را بتقوى و پرهيزكارى و ترغيب بسوى آخرت) فرموده: (ذات مقدس) آنچنان خداوندى را ستايش سزا است كه سپاسگزارى را گشاينده ابواب ذكر، و وسيله فزونى فضل و احسان و دليل بر نعمتها، و بزرگوارى خويش قرار داد (زيرا شخص سپاسگذار بيشتر مورد احسان خداوند قرار گرفته، و بهتر به عظمت او پى ميبرد) بندگان خداى، جهان همانطوريكه با رفتگان رفتار كرد، با باقى ماندگان نيز رفتار خواهد نمود، نه آنچه از آن گذشته باز ميگردد، و نه آنچه از آن باقيمانده پايدار خواهد ماند، آخر كارش (با شما) همانند اول آنست (هيچيك را مهلت زيستن نخواهد داد) كارهايش از هم پيشى گرفته، و نشانه هايش يك نواخت نيستند (پيرى از پى جوانى، و خوارى از دنبال عزتش در ميرسد) گويا (مينگرم) شما را بسوى قيامت بسرعت ميرانند، راندن ساربان شترانى را كه هشت ماه از زائيدن آنها گذشته، و شيرشان خشك شده باشد (كه آنها را چون سبك اند بخلاف شتران آبستن و سنگين تند ميرانند) پس هر كه در جهان بغير خودش بپردازد (دنبال شهوت را بگيرد) در تاريكيهاى بدبختى سرگردان، و به تبهكاريها آميخته ميشود، و شيطانهاى او ويرا وادار بسركشى كرده،كارهاى زشتش را در برابرش بيارايند (پس دانسته باشيد) بهشت آخرين منزل پيشروان، و جهنم آخرين جايگاه گنهكاران است.بندگان خدا بدانيد، پرهيزگارى خانه محكم ارجمندى، و ناپرهيزكارى از گناه سراى استوار خواريست كه نگهدار ساكنينش خود (از سختيها) نيست، و هر كس پناهنده به آن شود حفظش نميكند، هان، آگاه باشيد. با پرهيزكارى زهرآگين گناهان دور ميشود، و با يقين نهايت درجه بلند (ايمان به خدا و رسول) ادارك ميگردد. بندگان خداى از خدا بترسيد، در ارجمندترين و دوست ترين اشخاص نزد خودتان (خودتان را كه از هر كس بيشتر عزيز داريد از مكاره و معاصى وا پائيد) زيرا خداوند راه حق را براى شما روشن، و جاده هاى آنرا درخشان ساخته، پس يا بدبختى را ملازم، و يا نيكبختى هميشگى را همراه باشيد (هر كه از راه حق كناره گرفت گمراه، و بدبخت، و هر كه از راه باطل كرانه گزيد در راه و نيكبخت است) پس در روزهاى ناپايدارى (جهان) براى روزهاى پايندگى (آخرت) توشه برگيريد، كه راه توشه گيرى را بشما خوب نشان داده، و به كوچيدن از جهان مامورتان ساخته، و تند رفتن شما را خواهانند، زيرا كه شما سواران متوقفى را مانيد كه (مهياى كوچيدنند و) نميدانيد كى و چه وقت برفتن امرتان مى كنند.آگاه باشيد، آنكه براى آخرت آفريده شده او را با دنيا چكار، و چكار است او را با مالى كه بزودى از او گرفته شده، و رنج حسابش بر او ميماند (خنك آن كسى است كه براى جائيكه براى آن آفريده شده كار كند، و بدنياى گذران دلبند نباشد). بندگان خداى، آنچه كه خدا از نيكى وعده كرده، واگذاردنى نيست، و آنچه از بدى كه از آن نهى فرموده خواستنى نه، بندگان خداى بترسيد از روزيكه در آن روز بكارها ميرسند، و اضطراب و نگرانى آن بسيار است، و اطفال در آن روز (از ترس حساب) پير گردند. بندگان خداى بدانيد، ديده بانان و جاسوسهائى از خودتان بر شما گماشته شده اند، نگهبانان راستگوئى نگهدارنده ى اعمال، و شمارنده انفاس شما هستند، نه تاريكى شبهاى تار شما را از انظار آن نگهبانان ميپوشاند، و نه در محكم بسته شده شما را از آنها پنهان ميسازد، آه كه چقدر فرداى امروز نزديك است (روزيكه خلايق سراسيمه از گورها برخيراند، و آنها را بپاى ميز حساب بكشانند، دست و پا و گوش و زبان بنطق آمده، و اعمال خويش را تذكره سازند، و انسان گنهكار از شرم بمرگ خود راضى شود، افسوس كه مرگى نيست) مردم امروز آنچه در آن است ميرود، و از پس آن فردا در ميرسد پس (از بس مرگ نز
ديك است) گويا هر مردى از شما بسر منزل بيكسى و گودال گور خويش رسيده است، آه از آن خانه تنهائى، و منزل وحشتناك و (واى از آن) خانه غربت و بى مونسى، مثل اين است كه (اسرافيل در صور دميد و) گلبانگ و صيحه آسمانى بگوشتان رسيده است، و قيامت شما را دريافته و براى حكم بين حق و باطل حاضر شده ايد، آنجا ديگر بهانه ها و اباطيل را از شما نمى پذيرند، و دلايل نادرست و عذرهاى بيمورد از ميان ميرود (فقط) چيزيكه بشما ثابت ميگردد حقيقت است و بس، و امور (نيك و بد) يكه از شما صادر شده بجايگاه خود باز ميگردند، پس از عبرتها پند گيريد، و از تغييرات گوناگون جهان اندرزى پذيرفته، و از آنچه شما را از آن ترسانيده اند سودمند شويد (و براى روز بيچارگى خويش فكرى كنيد).