آمريكا اختراع شده بود كه مبلّغينشان مشغول تبليغ بودند. در آنجا اين مسائل خيلى عادى است. وقتى در
روزنامه اى اعلام مى كنند كه يك فرقه جديد پيدا شده، كشيشى دين جديد، فرقه جديد و مذهب جديدى اختراع
كرده است و كليسايى تأسيس كرده، هيچ جاى تعجّبى ندارد و مردم خيلى راحت از اين فرقه به فرقه ديگرى
منتقل مى شوند; به اين مى گويند:«آزادى مذهب».
4ـ پروتستانتيسم اسلامى، توطئه اى عليه اسلام
عده اى توقّع دارند كه در جمهورى اسلامى ايران نيز آزادى مذهب باب شود، لذا مدّت هاست پيشنهاد دادهاند كه يك مذهب پروتستان اسلامى به وجود بيايد. تا آنجا كه بنده اطلاع دارم، براى اولين بار (فتحعلى
آخوندزاده) (آخونداف) بود كه عنوان كرد در اسلام نيز بايد يك مذهب پروتستان به وجود بيايد.پس از او
اشخاص ديگرى از روشنفكران اين مطالب را در سخنرانى هايشان دنبال كردند، در كتابهايشان نوشتند و
پيشنهاد كردند كه يك پروتستانتيسم اسلامى به وجود بيايد.امروز هم در آمريكا ترويج مى كنند كه بايد
در ايران هم يك «مارتين لوتر» جديدى پيدا شود و يك مذهب پروتستان جديد و اسلام نوينى را به وجود
بياورد كه با شرايط مُدرن تناسب داشته باشد و اين اسلامى كه 1400 سال پيشتر به وجود آمده است، به درد
زندگى امروز نمى خورد!اگر آمريكا چنين پيشنهادى بدهد تعجّب نمى كنيم، زيرا آنها هدفشان اين است كه اسلام را نابود كنند،
خودشان گفته اند براى اين كار برنامه ريزى كرده اند و بودجه گذاشته اند و بارها اقرار كرده اند كه
دشمن اصلى ما، در اين عصر، اسلام است.امّا جاى شگفتى است كه كم كم اين تبليغات به داخل كشور ما هم
نفوذ مى كند و كسانى پيدا مى شوند كه صريحاً در روزنامه ها و مجلاّت، احكام قطعى و ضرروى اسلام را زير
سؤال مى برند. به طور مثال، مسأله تساوى ارث مرد و زن و يا اين كه چرا زن حقّ ندارد چند شوهر اختيار
كند و يا چيزهايى از اين قبيل را زير سؤال مى برند و گاهى با لحن تمسخرآميز از احكام ضرورى اسلام ياد
مى كنند.به ياد داريد اوايل انقلاب كسانى، وقتى لايحه قصاص مطرح شد، گفتند:«لايحه قصاص انسانى نيست» و
امام(قدس سره) فرمودند:اگر كسانى آگاهانه اين حرف را بزنند همسر مسلمانشان براى آنها حرام است و
اموالشان به ورثه مسلمانشان منتقل مى شود و ديگر جانشان هم حرمت نخواهد داشت. البته احكام ارتداد
فقط مخصوص كسى كه منكر قصاص و احكام آن باشد نيست، بلكه انكار هر حكم ضرورى موجب ارتداد است.ولى مى
بينيم اشخاصى صريحاً، بدون هيچ گونه شرم و حيايى، در روزنامه ها و مجلاّت جمهورى اسلامى و گاهى از
طريق روزنامه هايى كه با كمك بيت المال مسلمين تأسيس شده اند، اين مطالب را مى نويسند و احكام ضرورى
اسلام را مورد انكار قرار مى دهند. بايد كسانى به اين افراد تذكر بدهند كه حكم مورد نظر امام در مورد
منكرين قصاص، فقط اختصاص به موضوع قصاص ندارد.گاهى مشاهده مى شود احكامى كه مورد اتّفاق همه فقهاى شيعه و سنّى است و حتّى در بين سنّى ها هم مخالف
ندارد، مورد سؤال و گاهى استهزاء قرار مى گيرد!آيا نبايد مراجع ذى صلاح به اين مسائل رسيدگى كنند؟لااقل نبايد در اينجا تذكرى داده شود كه چنين خطرهايى آينده نسل جوان ما را تهديد مى كند؟آيا براى
كسانى كه سخنان امام را نشنيده اند و از دروس او استفاده نكرده اند، اين خطر وجود ندارد كه تحت تأثير
مطالبى قرار بگيرند كه در روزنامه هاى كشور جمهورى اسلامى نوشته مى شود و فكر كنند كه نظام اسلامى و
دولت اسلامى هم با اين افكار موافق اند و اين افكار اسلامى است؟لااقل در جايى بايد گفته شود كه اين
افكار ربطى به اسلام ندارد.به هر حال، اين فكر كه دين يك امر سليقه اى است و انسان هر دينى را دوست داشته باشد انتخاب مى كند و
بعداً هم اگر مايل نبود دينش را عوض مى كند، خطرناك است. در كشورهاى غربى گاهى جوانى با دوستش به
كليسا مى رود و دوستش مى گويد كه من فلان كليسا را بيشتر دوست دارم و در نتيجه مذهبش را عوض مى كند، آن
جوان نيز تحت تأثير قرار مى گيرد و به تبعيّت از دوستش مذهبش را تغيير مى دهد.فكر مى كنند مذهب يك
لباس است كه انسان امروز آن را بپوشد و يا نپوشد و يا مُدلش را عوض كند. ديدگاه اسلام مبتنى بر اين
نيست كه سعادت ها و شقاوت ها از راه هاى گوناگون و به دلخواه مردم تعيين مى شود، تا نتيجه گيرى شود كه
دين يك امر سليقه اى است. گاهى اين دين، گاهى آن دين، گاهى اين مذهب، گاهى آن مذهب.