4ـ ضرورت وجود سازمانهاى پوشش دهنده اقشار كم درآمد - نظریه سیاسی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نظریه سیاسی اسلام - نسخه متنی

محمد تقی مصباح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4ـ ضرورت وجود سازمانهاى پوشش دهنده اقشار كم درآمد

در جامعه، چنانكه اشاره كرديم ضرورت دارد كه مراكز عام المنفعه تأسيس شود تا اقشار كم درآمد كه توان
تأمين پاره اى از نيازهاى خود را ندارند از امكانات آن مراكز بهره مند شوند.

به عنوان نمونه، بايد
مراكز درمانى ويژه اى براى درمان رايگان و رسيدگى به مستمندانى كه توان پرداخت هزينه درمان و
معالجات خود را ندارند در نظر گرفته شود، از اين رو براى اين منظور، در چارچوب قانون بيمه اجتماعى،
بيمارستانهايى تأسيس شده است و در كشورهاى پيشرفته چنين مراكزى در سطحى گسترده مردم را پوشش مى دهند
و افراد از پرداخت هزينه هاى درمانى خود معاف هستند و دولت موظّف است كه هزينه هاى درمانى مردم را از
طريق بستن ماليات و يا منابع ملّى تأمين كند.

طبيعى است كه وقتى نظام مالياتى براى تأمين بخشى از بودجه دولت و از جمله تأمين هزينه هاى بيمه هاى
اجتماعى و درمانى شكل گرفت، طبق قانون مردم ملزم به پرداخت ماليات هستند و بخصوص در كشورهاى پيشرفته
روشهاى پيچيده اى به كار گرفته مى شود كه كسى نتواند از پرداخت ماليات شانه خالى كند.

گرچه منافع و
فوايد ماليات متوجّه ماليات دهنده نيز مى شود ولى بخصوص براى اقشار كم درآمد و آسيب پذير جامعه اين
امكان فراهم مى آيد كه در پرتو نظام مالياتى از خدمات رايگان بيمه هاى درمانى و اجتماعى بهره مند
شوند.

اما آيا بهتر اين است كه اين كارها به مردم واگذار شود و آنها با ميل و رغبت و داوطلبانه به
انجام كارهاى عام المنفعه دست زنند و خود به تأسيس مراكز درمانى اقدام كنند تا بيماران از خدمات
آنها برخوردار شوند، يا اين كه دولت با الزام و اجبار از مردم ماليات بگيرد و به ساختن مراكز درمانى
اقدام كند و اقشار كم درآمد را از خدمات رايگان بهرمند سازد؟

بى شك شكل اوّل بهتر و مطلوبتر است و از
اين جهت در فلسفه احكام اسلامى به آن توجّه شده و در مقام تشريع احكام نيز مدّ نظر قرار گرفته است. در
اسلام توصيه شده كه مردم داوطلبانه بخشى از اموال خود را صرف كارهاى عام المنفعه كنند و با رضا و
رغبت ديگران را از مال خويش بهره مند سازند، چون در اين صورت هم ارزش اختيارى عمل حفظ مى شود و افراد
به كمال نفسانى و ثواب اخروى دست مى يابند و هم نيازمندى هاى جامعه تأمين مى شود.

اما اگر با اكراه و
الزام مجبور به پرداخت بخشى از مال خود شوند، ارزش اختيارى عمل از دست مى رود و ثواب و كمالى براى
آنان ثابت نمى شود.

از جمله اقدامات خيرخواهانه و داوطلبانه مردم مسلمان و خيّر ما، در طول تاريخ، موقوفاتى است كه
همواره منافع كلانى براى جامعه ما داشته است و شايد بتوان گفت كه حتّى روستايى در اين مملكت وجود
ندارد كه در آن موقوفه اى نباشد تا مردم از منافع آن بهره مند گردند. اما با وجود والايى و قداست و
ارزش اين عمل خداپسندانه، متأسفانه در سالهاى اخير مسأله وقف رو به افول نهاده است و مردم كمتر
اقدام به تأسيس موقوفات مى كنند.

بعلاوه، ما موقوفات فراوانى داريم كه يا فراموش شده اند و يا بهره
بردارى صحيحى از آنها نمى شود. بى ترديد اگر وقف زنده مى شد و جايگاه آن بازشناخته مى شد، بسيارى از
نيازمندى هاى دولت مرتفع مى شد و نيز اگر موقوفات تجديد مى گشت، بار سنگينى از دوش دولت برداشته مى
شد; در پرتو آن مردم نيز به ثواب بيشترى دست مى يافتند. وقتى مردم با ميل و رغبت به كار خيرى دست زنند و
هر قدر از اختيار و آزادى عمل بيشترى در انجام كار خير برخوردار باشند، ثواب بيشترى مى برند.

عرض كرديم در آن بخشهايى كه انحصارى دولت نيست، اصل اين است كه مردم امور را داوطلبانه به دست گيرند
و نيازهاى اجتماعى را خود برطرف سازند و كارها به خود مردم واگذار شود، اما اگر مردم اقدام نكردند و
در حدّ كفايت نيازهاى اجتماعى داوطلبانه تأمين نشد، دولت موظّف است كه با تمهيدات ويژه و وضع و
اجراى قوانين الزامى مردم را مجبور به پرداخت ماليات و تأمين هزينه نيازمندى هاى اجتماعى كند.

5ـ رويكرد اسلام به فراهم آوردن زمينه مشاركت مردم

لازم به ذكر است كه واگذارى امور به مردم و فراهم آوردن امكان مشاركت و حضور مردم در صحنه هاى
گوناگون اجتماعى، از جمله تأمين نيازمندى هاى فراوان اجتماعى، از ويژگى هاى جامعه مدنى شناخته مى
شود.

البته جامعه مدنى و بسيارى از اصطلاحاتى كه از غرب آمده مفاهيم مختلفى دارند و از اين جهت گاهى
از آن اصطلاحات سوء استفاده مى شود; اما ما آن اصطلاحات را با مفهوم مورد قبول خودمان مدّ نظر داريم.

به عنوان نمونه، از جامعه مدنى مفاهيم و تفاسير مختلف و گاه متضادى ارائه كرده اند، يكى از مفاهيم
جامعه مدنى اين است كه تا حدّ امكان كارهاى اجتماعى به عهده خود مردم سپرده شود و از تصدّى دولت
كاسته شود.

/ 331