2ـ تأثير اختلافات طبيعى و كسبى در تفاوت حقوق و تكاليف - نظریه سیاسی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نظریه سیاسی اسلام - نسخه متنی

محمد تقی مصباح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2ـ تأثير اختلافات طبيعى و كسبى در تفاوت حقوق و تكاليف

با توجه به آنچه گفته شد، آيا به صرف اين كه همه ما انسان هستيم و در اصل انسانيّت شريكيم، بايد از
حقوق و وظايف يكسان برخوردار شويم؟

درست است كه همه ما در اصل انسانيّت شريك هستيم، ولى انسانها در
درون خودشان اختلافات فراوانى دارند كه به دو دسته قابل تقسيم اند:

1ـ اختلافات و تفاوت هاى طبيعى و
جبرى:

بخش عمده اختلافات بين انسانها به اختلافات طبيعى بر مى گردد، مثل تفاوت هاى جنسى به مفهوم
زيست شناسى ـ نه به مفهوم منطقى ـ كه بين زن و مرد وجود دارد.

بين اين دو دسته، از نظر(فيزيولوژى) و(
بيولوژى)و مسائل روانى و عاطفى اختلافاتى وجود دارد كه همين اختلافات بين انسانها منشأ تكاليف و
حقوق متفاوتى براى آنها مى شود. يعنى درست است كه هم زن انسان است و هم مرد و هر دو انسان درجه يك
هستند و در انسانيّت درجه دو نداريم، اما زن به واسطه ساختار خاصّى كه در بدنش هست و به تبع آن به
دليل ساختار روانى اى كه دارد، تكاليف خاصّى را بايد عهده دار شود.

نقشى كه زن در توليد و در شير دادن
به بچه دارد هرگز مرد نمى تواند عهده دار بشود و نمى توان در اين باره نقش مساوى براى آن دو در نظر
گرفت. چون اين مسأله مربوط مى شود به اختلاف طبيعى زن با مرد كه در پرتو اين اختلاف، تكاليف خاصّى بر
عهده او نهاده شده است.

حال كه زن، به حكم ويژگى هاى ذاتى و طبيعى كه دارد، موظّف است نقش اساسى خود را
در باردارى و رشد بچه، در طول نه ماه، ايفا كند و بعد در طول دو سال وظيفه شيردادن و حضانت بچه را به
عهده دارد، در مقابل آن هم بايد حقوق ويژه اى براى او در نظر گرفته شود:

اگر بنا باشد زن، به حكم ويژگى طبيعى و ذاتى خود، بچه دار شود، بعد بچه را شير بدهد و بزرگ كند و در
عين حال، به مانند مرد كار كند و موظّف باشد مخارجش را خودش تهيه كند; از عهده تكليف اصلى اش برنمى
آيد و اين ظلم به اوست.

پس به اقتضاى آن تكليف سنگينى كه در بچه دار شدن و تغذيه بچه دارد، بايد حقوق
خاصّى داشته باشد; يعنى، مرد موظّف است كه نفقه زن را تأمين كند و بار تحصيل روزى را از دوش زن بردارد.

اگر زن موظّف باشد كار كند، چه بسا بعضى كارها موجب سقط بچه اش بشود، يا موجب مى شود كه نتواند به
موقع بچه اش را شير بدهد. از نظر عاطفى هم اگر زن امنيّت اقتصادى نداشته باشد و نگران تأمين زندگى
باشد، نگرانى و اضطراب او در بچه اثر مى گذارد.

از نظر علمى ثابت شده كه زن هر قدر آرامش روحى بيشترى
داشته باشد بچه سالمترى مى تواند تربيت كند. به همين دليل اسلام براى زن حقوق ويژه اى در نظر گرفته
است، از جمله اين كه زندگى زن از لحاظ اقتصادى بايد به وسيله مرد تأمين بشود. حتّى زن براى شيردادن
بچه اش مى تواند از شوهر مزد بگيرد; يعنى، در ازاى زحمتى كه مى كشد و از جان خود مايه مى گذارد، در
محيط خانواده بايد امتيازى داشته باشد.

پس در مورد حقوق و وظايف زن و مرد، اين تصور كه چون هر دو انسان اند بايد حق و وظيفه شان هم يكى باشد
غلط است، آرى هر دو در انسانيّت شريك اند، اما در زن و مرد بودن شريك نيستند. زن ويژگى هاى خاصّ خود را
دارد و مرد هم ويژگى هاى خاصّ خود را. اين ويژگى ها منشأ اختلاف در تكليف و متقابلاً اختلاف در حق مى
شود.

بنابراين، يك دسته از اختلافات بين انسانها به طور طبيعى و جبرى به وجود مى آيد; يعنى، هيچ كس زن بودن
را براى خودش انتخاب نكرده است و هيچ كس هم مرد بودن را براى خودش انتخاب نكرده است.

اين مسأله به
اراده الهى مربوط مى شود:

«يَهَبُ لِمَنْ يَشَآءُ إِنَاثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ الذُّكُورَ» [1]

(خدا) به هر كه خواهد دختران مى بخشد و به هر كه خواهد پسران مى بخشد.

پس اراده و اختيار افراد در تعيين جنسيّت خود و فرزندانشان دخالت ندارد و اين امر بستگى تام به اراده
خداوند دارد، اما پس از آن كه كسى از جنسيّت زن و يا مرد برخوردار شد، تكاليف ويژه اى بر عهده او مى
آيد كه انجامش اختيارى است و حقوقى هم خواهد داشت كه مى تواند آن حقوق را استيفا كند.

بنابراين، اين
دسته از تفاوت ها و اختلافات كه منشأ اختلاف در تكليف و حق مى شود اختلافات طبيعى است.

/ 331