5ـ پيامبران و شيوه هدايت مردم
با اين نگرش، خداوند پيامبرانش را فرستاد تا مردم را به آنچه خير و صلاح دنيا و آخرتشان در آن استدعوت كنند. فرستاده و پيامبر خدا ابتدائاً راهنمايى و دعوت به حق مى كند و آيات الهى را بر مردم مى
خواند و با آگاهى دادن به آنها و بالا بردن سطح شناخت و معرفت آنها، زمينه پذيرش حق و تكاليف الهى را
فراهم مى آورد.بواقع، در اين مرحله پيامبر نقش عقل منفصل را ايفا مى كند و بدون اين كه فشارى و
تحميلى بر مردم داشته باشد و بدون اين كه آزادى هاى آنها را سلب كند، فهم آنها را بالا مى برد تا
زمينه انتخاب و گزينش آزادانه در آنها فراهم آيد و آزادانه به سوى پذيرش اسلام و احكام تعالى بخش آن
رهنمون گردند.پيامبر براى اين مبعوث مى گردد كه حق و باطل را به مردم بشناساند و آنان را بين دوراهى حق و باطل قرار
دهد، تا آنان آگاهانه يا راه حق را برگزينند و يا راه باطل را. براى اين منظور او نمى تواند بزور مردم
را به رسالت خود دعوت كند و با فشار در افكار مردم تصرف كند، اين خلاف اراده الهى است.اراده الهى به
اين تعلق گرفته است كه مردم پس از آگاه شدن به حق و باطل آزادانه هر يك را خواستند برگزينند. پس
فرستاده خدا در آغاز دعوت خويش بايد با مردم تماس برقرار كند و با آنان اُنس بگيرد و با آنان سخن گويد
و با دلايل عقلى و ارائه معجزات و آيات الهى پيام خود را به مردم برساند و حق را به آنان بشناساند.پيامبران الهى، در راستاى دعوت مردم به خداوند و آيات او و استقرار نظام الهى، هيچ گونه تحميل و
اجبارى را در حقّ مردم روا نمى داشتند و در مرام آنها به آزادى انسانها و انتخاب آگاهانه مردم توجّه
خاصّى مى شده است و در واقع بيش از ساير نظامها آزادى هاى مردم را محترم مى شمردند و تلاش و سعى آنها
بر اين بود كه مردم در مواجهه با دعوت و نظامى كه ارائه مى شد، از انتخاب كاملاً آزادى برخوردار
باشند. اين بدان روست كه هدف خداوند از آفرينش انسان اين است كه او موجودى آزاد و انتخاب گر باشد و با
اراده آزاد خود حق را بپذيرد و به آن هدايت گردد و بهره گيرى انبياى الهى از تحميل و زور، در راستاى
دعوت خويش و استقرار نظام الهى، با هدف خداوند ناسازگار است.اگر بنا باشد كه انسان با اجبار و زور
راهى را برگزيند، چه بسا حقانيّت آن راه را نشناسد و حتّى ممكن است معتقد باشد كه آن راه صحيح نيست; و
براى تشخيص درستى و حقانيّت راهى بايد ابتدا به انسان آگاهى و شناخت داد و راه را براى انتخاب آزاد
او هموار ساخت.باز از آن جهت كه هدف خداوند اين است كه انسانها آزادانه و آگاهانه و با معرفت مسير حق
و آيات الهى را بپذيرند، خداوند با معجزه راه حق را به مردم تحميل نكرده و اراده او به اين تعلق
نگرفته بود كه حتّى با معجزه انتخاب آگاهانه مردم را سلب گرداند و در اراده آزاد آنها تصرف كند تا بى
اختيار حق را بپذيرند و در برابر آن از خود مقاومتى نشان ندهند.از اين رو خداوند فرمود:«لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلاَّ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ. إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ
مِنَ السَّمَاءِ ايَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ.» [1](اى پيامبر)گويى مى خواهى جان خود را از شدّت اندوه از دست دهى، به جهت اين كه آنها ايمان نمى آورند!
اگر ما اراده كنيم، از آسمان بر آنان آيه اى نازل مى كنيم كه گردنهايشان در برابر آن خاضع گردد.
[1]ـ شعراء/ 3 ـ 4.