2ـ توسعه متوازن اختيارات و وظايف دولت اسلامى - نظریه سیاسی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نظریه سیاسی اسلام - نسخه متنی

محمد تقی مصباح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در حكومت هاى رياستى هم كه رئيس جمهور مستقيماً توسط مردم انتخاب مى شود نيز به نوعى تداخل قوا
مشاهده مى گردد و تنظيم بخشى از مقرّرات و آيين نامه ها به عهده هيأت وزيران نهاده مى شود.

امروزه در
كشور ما براى انجام پاره اى از فعاليت هاى اجتماعى، اقتصادى و غيره مصوبه هيئت دولت كافى است; يعنى،
هيئت دولت تشكيل جلسه مى دهد و پس از شور و مشورت تصميم مى گيرند و خود نيز متصدّى اجراى آن مى شوند.

پس به دولت اجازه داده شده است كه در پاره اى موارد يك سلسله مقرّراتى را وضع و تصويب كند.

در مقابل، با اين كه وظيفه پارلمان قانونگذارى و تصويب مقرّرات است، اما در پاره اى موارد كارويژه
اجرايى نيز دارد:

به عنوان مثال، با اين كه عقد قرارداد با دولت هاى خارجى يك امر اجرايى است و على
القاعده دولت بايد مستقيماً به آن بپردازد، اما به جهت اهميّت و حياتى بودن اين مسأله و رعايت همه
جوانب احتياط و جلوگيرى از سوء استفاده ها و اِعمال كارشناسى هاى لازم، پس از آن كه موضوع و شرايط
چنين قراردادهايى در هيئت دولت مطرح شد و كارشناسى ها و دقّت نظرهاى لازم صورت گرفت، آن قراردادها
در مجلس قانونگذارى مطرح مى شود و پس از تصويب و تأييد نمايندگان به اجرا درمى آيد.

حاصل سخن اين كه:

نظريه تفكيك قوا ايجاب مى كند كه قواى سه گانه ـ قضاييه، مقننه و مجريه ـ مستقل از هم
عمل كنند، ولى عملاً و در پاره اى موارد، در نظامهاى گوناگون دنيا، اختلاط و درهم آميزى هايى بين قوا
به وجود مى آيد; البته هر قدر تفكيك قوا بيشتر انجام گيرد و قوا از استقلال بيشترى برخوردار باشند،
ميزان دخالت قوا در كار يكديگر و سوء استفاده از قدرت كمتر مى گردد.

2ـ توسعه متوازن اختيارات و وظايف دولت اسلامى

با پى بردن به فلسفه وجودى دولت اسلامى و وظايفى كه بر عهده دارد، ضرورت برخوردارى دولت از نوع و
ميزان اختياراتى كه بتواند با تكيه بر آنها به وظايفش عمل كند آشكار مى گردد; چون اگر وظايفى را بر
عهده دولت قرار دهند، اما اختيارات لازم براى اِعمال آن وظايف را به او ندهند، جعل آن وظايف لغو و
بيهوده است; اين مسأله در امور عرفى و روزمره نيز بخوبى محسوس است.

مثلاً اگر كسى در خانه انجام كارى
را از فرزندش بخواهد، ولى ابزار لازم جهت انجام خواسته خود را در اختيار فرزندش ننهد و يا كسى كارگرى
را در محيط كارگاه موظّف به انجام كارى كند، اما ابزار كار به او ندهد و يا به او اجازه ندهد در ابزار
و تجهيزات كارگاه تصرف كند; بى ترديد كارى لغو و بيهوده اى مرتكب شده است و هر عاقلى چنين كسى را
سرزنش مى كند.

هر جا وظيفه اى به كسى محوّل مى شود و تكليفى بر عهده كسى نهاده مى شود، متقابلاً بايد اختياراتى به
او واگذار گردد كه با بهره گيرى از آنها بتواند وظايف و تكاليفش را انجام دهد. بر اين اساس، وقتى ما
مجموعه وظايف سنگين دولت اسلامى را ملاحظه مى كنيم كه از نظر حجم و وسعت از وظايف ساير حكومت ها
بيشتر است، بالطبع بايد اختيارات و امكانات دولت اسلامى وسيع تر از اختيارات و امكانات ساير حكومت
ها باشد تا بتواند بخوبى از عهده تكاليف و وظايف خود برآيد.

دولت اسلامى، در راستاى ايفاى نقش خود و
تأمين نيازهاى مشروع جامعه، بايد از امكانات و ابزار مشروع و قانونى لازم برخوردار گردد; در غير اين
صورت از انجام وظيفه خود ناتوان خواهد بود.

براى اين كه مطلب روشن تر و عينى تر گردد، مثالى را عرض مى
كنم:

ملاحظه مى شود كه با پيشرفت هاى پى درپى تكنولوژى و تغيير و تحوّل در ساختارهاى پيشين، شرايط و
وضعيّت هاى جديدى براى جوامع بشرى پيش مى آيد كه ايجاب مى كند نحوه تعامل، زندگى و برخورد بشر با
محيط پيرامون خود دگرگون شود و حتّى ساحت هاى جديدى چون تصرف در فضا به روى بشر گشوده مى گردد.

تا
ماشين اختراع نشده بود و بشر به فن آورى ساخت خودرو دست نيافته بود، محيط هاى زندگى انسانها
برخوردار از كوچه ها و گذرگاههايى تنگ و باريك بود كه حدّاكثر امكان عبور اسب و قاطر از آنها وجود
داشت. در شهرهاى قديمى هنوز بعضى از محلاّت قديمى در گوشه و كنار شهرها، چنين وضعيّتى داشته و دارند.

/ 331