1ـ مرورى بر مطالب پيشين - نظریه سیاسی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نظریه سیاسی اسلام - نسخه متنی

محمد تقی مصباح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

1ـ مرورى بر مطالب پيشين

پيرو بحث «تبيين نظريه سياسى اسلام» از ديدگاه منابع اسلام; يعنى، قرآن و سنّت و عقل گفتيم كه اسلام
درباره امور گوناگون اجتماعى و به طور كلى امور دنيوى نظراتى دارد و اين خود فرع آن است كه دين در
امور دنيا دخالت داشته باشد و عرض كرديم كه روش بحث با افراد مختلف كه در اين زمينه ها حرف و سخنى
دارند متفاوت است:

با كسانى كه مشتركات اعتقادى زيادى با ما دارند به گونه اى بايد صحبت كرد و با
مخالفين به گونه ديگر بايد بحث كرد و اشاره داشتم كه بحث كردن با رقيب، جهت اقناع او، گاهى بر اساس
اصول برهانى است و گاهى به روش جدلى و ما در اين بحثها بايد از هر دو شيوه استفاده كنيم و نيز اشاره
داشتيم كه اسلام درباره سياست، نظريه و ديدگاه مشخصى دارد و بايد اين نظريه را شناخت و آن را به كار
بست و يكى از اركان انقلاب ما همين مسأله بود كه اسلام در مسائل سياسى دخالت دارد و لذا اين انقلاب به
نام انقلاب اسلامى ناميده شده.

همچنين گفتيم كه در دفاع از نظريه سياسى اسلام و وجود بُعد سياسى براى
اسلام ممكن است ما با دو دسته روبرو شويم: دسته اول كسانى كه ممكن است اسلام را قبول نداشته باشند و
يا اين كه حتى معتقد به هيچ دينى نباشند. در پاسخ به اين دسته نبايد از روش نقلى و از آيات و روايات
سود جوييم، بلكه بايد روش عقلى را در نظر گيريم و ابتدا به اثبات اسلام بپردازيم و ثابت كنيم كه خدا،
دين، قيامت و پيامبرى هست; مسلماً بحث با اين دسته كه با اصل دين و اسلام بيگانه اند، اعتقادىِ صِرف
خواهد بود.

دسته دوم كسانى كه به اسلام اعتقاد دارند، يا اگر هم به اسلام اعتقاد ندارند از زبان مسلمانان سخن مى
گويند و چنين ادّعا مى كنند كه اسلام مسلمانان با سياست بيگانه است و نسبت به آن نظرى ندارد. در برابر
اين دسته، ما بايد به بررسى و ارائه اسلامى بپردازيم كه معتقَد مسلمانان هست و بنگريم كه آن اسلام
نظريه سياسى دارد يا نه.

بى شك در مواجهه با اين دسته نبايد ما از متد و روش عقلىِ صِرف مدد جوييم،
بلكه در پى كشف ديدگاه اسلام راجع به سياست بايد به مبانى اسلام روى آوريم كه زيربنا و ساختار اسلام
را تشكيل مى دهند .

سپس با بهره جويى از منابع دينى; يعنى، كتاب و سنّت و گزينش روش نقلى ثابت كنيم كه
طبق قرآن، سنّت و سيره عملى رسول خدا و نيز سخنان و سيره اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام)اسلام چه
نظرى راجع به سياست دارد و آيا سيره و روش بزرگان دين بر دخالت در امور سياسى بوده، يا نه.

/ 331