1ـ ضرورت بررسى عميق مسائل كلان سياسى - نظریه سیاسی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نظریه سیاسی اسلام - نسخه متنی

محمد تقی مصباح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

1ـ ضرورت بررسى عميق مسائل كلان سياسى

در راستاى تبيين نظريه سياسى اسلام، در جلسات گذشته مباحثى را از نظر گذرانديم و اشاره داشتيم كه در
اين زمينه به دو صورت بحث انجام مى پذيرد:

يكى بحث جدلى است كه صرف نظر از اين كه مخاطب مسلمان و معتقد
به اسلام و تشيع است و يا به مبانى اعتقادى و ارزشى ديگرى معتقد است، اصول و مبانى اوليه مورد توافق و
تفاهم طرفين به عنوان اصول موضوعه، مدار و محور بحث در نظر گرفته مى شوند و با تكيه بر آن مقدمات سير
بحث تا آخر ادامه مى يابد.

صورت دوم، بحث برهانى است كه بحث با تنظيم و ارائه براهين عميق و عقلى صورت
مى گيرد و تمام جوانب گفتگو حتى اصول موضوعه مورد بررسى قرار مى گيرند و با تكيه بر قطعيات و بديهيات
تلاش مى شود براى مدّعا برهان عقلى و غير قابل خدشه اقامه گردد.

گرچه مباحث برهانى خسته كننده اند و مخاطبان خاصى را مى طلبند و با محافل علمى و آكادميك تناسب


دارند، اما بايد در نظر داشت كه جامعه ما در مسير ارتقاى فرهنگى و كسب معلومات گامهاى بلندى برداشته
است و امروزه معلومات بسيارى از جوانان ما، بخصوص در زمينه مسائل دينى و سياسى، بر معلومات برخى از
انديشمندان سابق فزونى دارد و از اين رو ضرورت دارد كه ارائه مباحث برهانى و عميق تداوم يابد تا سطح
فكرى و فرهنگى جامعه ما، بخصوص در حوزه هايى كه با اصل نظام و عقايد اصيل اسلامى ارتباط دارد، ارتقاء
يابد و توان مقابله و پاسخگويى به شبهات را بيابند و تحت تأثير ديگران قرار نگيرند.

در اينجا، ما سعى
مى كنيم مطالب مربوط به اصول موضوعه بحث را با بيان ساده و بدور از اصطلاحات پيچيده علمى و فلسفى
عرضه كنيم و نيز تلاش مى كنيم كه ريشه هاى عقلانى اين اعتقادات را در اذهان محكم كنيم، تا در برابر
سيل شبهات كمتر آسيب پذير باشند.

اساساً كارويژه يك حكومت و نظام سياسى اين است كه پشتوانه و ضامن اجرايى قوانين حقوقى، در جامعه،
باشد. از اينجا تفاوت قوانين اخلاقى با قوانين حقوقى و سياسى روشن مى گردد، چرا كه قوانين اخلاقى از
آن جهت كه اخلاقى هستند ضامن اجراى بيرونى ندارند و هر كس بر اساس عقايد و جهات معنوى خويش به آنها
پايبند است و به آنها عمل مى كند; اما قوانين حقوقى پشتوانه و ضامن اجرايى بيرونى دارند.

ويژگى
قوانين حقوقى اين است كه از سوى جامعه و دستگاه اجرايى بر مردم تحميل مى شوند و حتى اگر كسى هم به
آنها معتقد نباشد، موظّف به تبعيّت از آن قوانين است. حكومت وظيفه دارد كه در صورت سرپيچى افراد با
استفاده از قوه قهريه و اگر ضرورت اقتضا كند حتى با سلاح به اجراى آن قوانين همّت گمارد.

با توجه به آن كه پس از انقلاب، بخصوص پس از درگيرى هاى داخلى و ترورهاى كور، پيوسته مسؤولين نظام
شعار قانونمندى را مطرح كرده اند و حتى يكى از سالهاى اول انقلاب را سال قانون ناميدند و تاكنون همه
دولت ها اين شعار را دنبال كرده اند; و بخصوص با توجه به اين كه يكى از شعارهاى اصلى و ارزشمند دولت
فعلى اجراى قانون در سطح كشور و جلوگيرى از تخلفات قانونى است، ضرورت دارد كه قبل از هر چيز در مورد
قانون و اعتبار آن بحث شود و به شبهات و سؤالاتى كه در اين راستا وجود دارد، پاسخى در خور ارائه گردد.

/ 331