6ـ رفع شبهه وجود قرائت هاى متضاد از اسلام
روشن گرديد كه برداشت هاى متفاوت از برخى از آيات و ارائه تفسيرهاى مختلف از آنها و نيز وجود اختلافنظر در برخى از احكام اسلام، موجب نمى گردد كه همه احكام مشتبه و اختلافى باشند. در اسلام، هزاران
حكم قطعى وجود دارد كه همه فرق اسلامى در آنها اتّفاق نظر دارند و بسيارى از اختلافاتى كه بين تشيّع
و تسنّن وجود دارد، بر سر جزئياتى است كه بخش كمى از احكام را تشكيل مى دهند و در بخش اعظم فقه
اختلافى وجود ندارد. همچنين در فرقه شيعه، اختلاف فتواى فقها در برخى احكام به معناى اختلاف نظر در
همه موارد نيست، چه اين كه اختلاف و تفاوت نسخه دو پزشك براى بيمار مشخص و معينى، دليل آن نيست كه در
طب و پزشكى امور متيقّن و ثابت وجود ندارد.بنابراين، در اسلام يك سرى يقينيّات داريم كه هيچ گونه اختلاف و ترديدى در آنها نيست و وجود اختلاف
در برخى موارد، نبايد اين پندار را براى ما فراهم آورد كه مسلّماتى نداريم و به اين بهانه اسلام را
كنار بگذاريم.مع الوصف، امروزه وقتى از اسلام صحبت مى شود، بيمار دلان و به فرموده قرآن : «الّذين
فى قلوبهم زيغ» [1]مى گويند:كدام اسلام؟اسلامى كه شيعه مى گويد، يا اسلامى كه سنّى مى گويد؟اسلامى
كه فقها مى گويند، يا اسلامى كه دانشگاهيان مى گويند؟با وجود اين كه ما در اعتقادات، اخلاقيّات،
احكام فردى، احكام اجتماعى و در قوانين تجارت و قوانين بين المللى يك سرى حقايق ثابت و هزاران قانون
مورد اتفاق داريم، چرا آنها به جاى توجه به همين يقينيّات سراغ موارد افتراق و اختلاف مى روند؟چرا
وقتى گفته مى شود كه دانشگاه بايد اسلامى گردد، همين بيماردلان و كژانديشان مى پرسند:كدام اسلام؟پاسخ اين است: همان اسلامى كه مى گويد خدا يكى است، همان اسلامى كه مى گويد بايد نماز خواند. همان
اسلامى كه مى گويد نبايد به حقوق ديگران تجاوز كرد و عدالت را بايد پياده كرد; مگر اينها مورد اختلاف
اند؟شما همين يقينيّاتى را كه شيعه و سنّى در آنها اختلاف ندارند در دانشگاه پياده كنيد، كمال
رضايت حاصل مى شود. طبيعى است كه وقتى نمى خواهند به خواست اسلام عمل كنند، بهانه مى آورند كه چه كسى
گفته اسلام فقهاء بايد اجرا گردد و اسلام روشنفكران اجرا نگردد.
[1]ـ آل عمران/ 7.