9ـ هشيارى مردم در مقابل توطئه گران و مزدوران - نظریه سیاسی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نظریه سیاسی اسلام - نسخه متنی

محمد تقی مصباح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

9ـ هشيارى مردم در مقابل توطئه گران و مزدوران

قبل از انقلاب اسلامى كه هنوز حكومت اسلامى تشكيل نشده بود، امام خمينى(قدس سره)نيز با سخنرانى ها و
بيانيه هاى خويش به روشنگرى مردم و هدايت آنها مى پرداخت و دولت را نصحيت مى كرد; اما وقتى مردم با
امام بيعت كردند و حاضر شدند جان خود را براى اسلام فدا كنند و دست دشمنان خدا را از كشور كوتاه كنند
و حكومت الهى و اسلامى را در اين سرزمين حاكم كنند، امام مسؤوليّت حكومت را پذيرفت و فرمود:

من با
مشروعيّت و ولايتى كه خداوند به من داده و با تكيه بر يارى و كمك شما مردم توى دهن اين دولت مى زنم و
دولت تعيين مى كنم. يعنى امام، به عنوان ولىّ فقيه، حق حكومت و ولايت بر مردم را داشت و ولايتش
برخوردار از مشروعيّت الهى بود، اما تا مردم به صحنه نيامده بودند و با ايشان بيعت نكرده بودند، اين
ولايت تحقق عينى نيافته بود; اما با بيعت مردم و حضور چشمگير آنان در صحنه هاى انقلاب و اعلام
وفادارى و جانفشانى در راه اسلام و تبعيّت از رهبرى، آن ولايت الهى تحقق عينى يافت و حكومت اسلامى
شكل گرفت.

بى ترديد اين حكومت اسلامى كه به قيمت خون صدها هزار شهيد شكل گرفت و تداوم يافت و باوجود خيل عظيم
نيروهاى فداكار و وفادار به انقلاب كه از مرزهاى كشور و نيز از ارزشهاى انقلاب و دستاوردهاى بزرگ آن
پاسدارى مى كنند، نبايد به وسيله عدّه اى مزدور آسيب ببيند.

اين مردم فداكار به چند نفر مزدور و
خودفروخته اجازه نمى دهند كه مصالح اسلام، مال، جان و ناموس مردم را به خطر اندازند. كسانى كه در اين
مرحله و روزهاى پس از 18 تيرماه سال 1378 كه مشتى آشوبگر، مزدبگير و جيره خوار بيگانگان به خيابانها
ريختند و آشوب به راه انداختند و اموال مردم را آتش زدند و به يغما بردند و ناموس مردم را هتك كردند و
حتّى مسجد آتش زدند، باز هم مى گويند نبايد در برابر آنان خشونت نشان داد و اسلام اجازه نمى دهد
اِعمال خشونت شود، يا اسلام را نشناخته اند و يا مى خواهند به اسلام و مسلمين خيانت كنند!

با ناز و نوازش لبخند كه نمى شود جلوى آشوبگر را گرفت، بايد با قوه قهريه و خشونت و شدّت عمل با آنان
برخورد كرد و با قدرت جلوى آنان را گرفت و ديگر نبايد اجازه دهيم كه اين حوادث تلخ در كشور ما تكرار
گردد. مردم ما فريب اين سخنان را نمى خورند و به سخن كسى كه مى گويد خشونت هميشه و مطلقاً ممنوع است
گوش نمى دهند و اگر تاكنون صبر كرده اند و خون دل خورده اند، به جهت اطاعت از فرمان مقام معظم رهبرى
است، وگرنه هرگاه مردم فداكار ما احساس كنند كه مقام معظم رهبرى قلباً به امرى راضى است، براى تحقق
آن خواسته از جانشان مايه خواهند گذاشت.

چنانكه همه دنيا ديدند و شنيدند كه وقتى مقام معظم رهبرى امر
به سكوت و رعايت آرامش كردند، مردم به جهت اطاعت از ايشان و رعايت مصالح عمومى نظاره گر بودند و خون
دل مى خوردند و تا ايشان اشاره نكردند به خيابانها نريختند و تظاهرات نكردند.

اما همين كه وقت آن
رسيد كه اِعلان وفادارى به انقلاب كنند و به دشمنان نشان دهند كه ما همواره در صحنه دفاع از اسلام و
انقلاب حاضريم، تظاهرات عظيمى در سراسر كشور براه انداختند كه دشمنان و مردم دنيا را به شگفتى وا
داشت.

1ـ مرورى بر مطالب پيشين

گفتيم كه حكومت اسلامى وظيفه دارد احكام و قوانين اسلامى را در جامعه پياده كند و نظم و امنيّت را بر
قرار سازد و كشور را از تهاجمات خارجى و آشوبهاى داخلى حفظ كند. بالطبع در اين مسير بايد از قوه قهريه
و زور و خشونت استفاده كرد، و گر نه نمى شود با لبخند و مدارا و محبت جلوى كسانى را گرفت كه از روى
دشمنى و عناد با كشور اسلامى مى جنگند و يا كسانى را كه با انگيزه هاى شيطانى، در داخل آشوب به پا مى
كنند، با اظهار دوستى و ملاطفت سر جاى خود نشاند.

عرض كرديم همان طور كه اسلام احكام مبتنى بر رأفت،
رحمت و مهربانى دارد و دعوت به برادرى، محبت و دوستى مى كند; همچنين در شرايط خاص و ويژه احكامى توأم
با درشتى، تندى و خشونت دارد و دعوت به مبارزه و مجازات مجرمان و آشوبگران نيز مى كند.

البته چون اين
بحث فرعى بود و از محورهاى اصلى مباحث ما به شمار نمى رفت، در حد اختصار بدان پرداختيم و در ارتباط با
آن، حقّ مطلب را ادا نساختيم. اما عكس العمل هايى كه روزنامه ها و مطبوعات به آن بحث نشان دادند، حاكى
از آن است كه درباره جايگاه خشونت و محبّت در اسلام لازم است بحث جامع و فراگيرى ارائه گردد و بدين
دليل، در حدّ حوصله اين جلسه در همين زمينه مطالبى را عرض خواهم كرد.

/ 331