5ـ تفاوت كاربرى نظام ولايت فقيه با ساير نظامها
كسانى كه مرتب دم از حكومت مردم و دموكراسى مى زنند و عار دارند كه حكومتشان مبتنى بر ولايت فقيهباشد، توجه به خدماتى كه ولايت فقيه به اين كشور كرده است ندارند.توجه ندارند كه بر اساس نظريه
ولايت فقيه، احكام و مقررات دولت اسلامى و قوانين موضوعه مجلس شوراى اسلامى پس از تأييد شوراى
نگهبان شرعاً واجب الاطاعه است; چون برخوردار از اذن ولىّ فقيه است و اذن او تابع اذن خداوند است. اين
امتياز بزرگى است كه اين نظام دارد. اما اگر ما نظام ولايت فقيه را نپذيريم، تبعيّت از مقررات و
قوانين حداكثر از وجوب عرفى برخوردار است كه مستند به تعهدى است كه مردم به خواست خود در قبال قوانين
دارند و مى توانند از آن تعهد سر باز زنند و درخواست خود تجديد نظر كنند و به ميل خود موادّى از قانون
را تغيير دهند. پس هيچ الزام شرعى براى اطاعت مردم از قوانين، در سيستم دموكراسى، وجود ندارد.در حكومت اسلامى، مقررات با اذن و امضاى ولىّ فقيه معتبر مى گردد و علاوه بر اين كه از التزام مردمى و
وجوب عرفى كه مستند به رأى مردم است برخوردار مى باشد، داراى وجوب شرعى نيز هست و مخالفت با آنها
گناه و موجب مجازات الهى است.چقدر فرق است بين تبعيّت از قوانين حكومت اسلامى و اطاعت از قوانينى كه
مشروعيّت و اعتبار آنها تنها مستند به خواست اكثريّت است و چون نماينده مجلسِ منتخب اكثريّت به آن
رأى داده، مردم خود را ملزم به تبعيّت از آن مى بينند. حال نمايندگانى كه به آن قانون رأى نداده اند و
يا اقليّتى كه به آن نماينده مجلس رأى نداده اند تا چه حد بايد ملتزم به آن قانون باشند؟آيا وقتى
قانونى توسط نماينده اكثريّت مردم تأييد شد، از نظر روانى و عاطفى و قلباً اقليّت و مخالفان آن
قانون مى توانند به آن ملتزم باشند؟و چطور مى توانند قلباً نيز به خواست اكثريّت ملتزم گردند.اطاعت و تبعيّت از مقررات دولت اسلامى كه توسط نمايندگان مجلس تصويب و به امضاى ولىّ فقيه رسيده، از
سوى خداوند واجب گرديده است و حتّى كسانى كه به آن مقررات رأى نداده اند، شرعاً ملزم به رعايت آنها
هستند و البته همه مردم مسلمان به اين امر واقف اند و از صميم دل به مقررات دولت اسلامى كه مشروعيّت
الهى دارد ملتزم هستند و با آنها مخالفت ندارند; چون به ساختار و قواعد حكومت الهى و اسلامى آشنا
هستند.اين سطح از تبعيّت و پذيرش قوانين و مقررات، از برجستگى ها و ويژگى هاى نظام الهى است كه در
كشور ما تحت عنوان نظام ولايت فقيه تحقق يافته است.با بررسى پيشينه نهضت و انقلاب اسلامى درمى يابيم
كه اطاعت گسترده مردم از رهبر و ولايت فقيه و تمكين خالصانه در برابر اوامر و رهنمودهاى آن مقام منيع
عامل اساسى پيشرفت و پيروزى ما در دوران انقلاب و پس از انقلاب گرديد و از جمله، همين عامل باعث شد كه
ملّت ما در جنگ نابرابر پيروز و سرافراز گردد.