3ـ شبهه تعارض حاكميّت دينى با آزادى
شبهه ديگرى كه به صورت هاى گوناگون جهت فريب دادن مردم طرح كرده اند و مغالطه اى بيش نيست، عبارت استاز اين كه اگر دين بخواهد در امور سياسى و اجتماعى انسان دخالت كند و مردم را ملزم كند كه رفتار خاصى
داشته باشند و يا از كسى اطاعت كنند، اين با آزادى انسان منافات دارد و انسان موجودى است داراى آزادى
و اختيار كه بايد هر كارى كه خودش خواست انجام دهد و نبايد كسى او را الزام و مجبور كند كه كار خاصى را
انجام دهد.اين كه دين براى او تكليف معيّن كند و از او بخواهد كه از كسى اطاعت كند، آن هم اطاعت مطلق،
اين با آزادى نمى سازد.
4ـ طرح شبهه فوق با آهنگ دينى
شبهه فوق را به اَشكال گوناگونى ذكر كرده اند و از جمله شبهه كننده اى كه ادعاى ديندارى دارد و خود رامعتقد به قرآن معرفى مى كند، براى اين كه شبهه اش در متديّنان مؤثر افتد محمل دينى و قرآنى براى آن مى
سازد و ادعا مى كند كه اسلام براى آزادى انسان احترام قائل شده است و قرآن كريم سلطه و سيطره بر
ديگران را نفى مى كند و حتى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نيز بر كسى سلطه ندارد و نبايد كسى را مجبور
كند.پس با استناد به آيات قرآن بايد بپذيريم كه انسان آزاد است و ملزم به اطاعت كسى نيست.با توجه به اين كه جهت گيرى اين شبهات و مغالطات در تضعيف تئورى ولايت فقيه است، شبهه در پى القاى اين
مطلب است كه وجوب اطاعت از ولى فقيه با آزادى انسان مخالف است و اين با روح اسلام كه انسان را اشرف
مخلوقات و خليفه خدا در زمين مى داند نمى سازد.در ذيل برخى از آياتى را كه شبهه كننده به آنها استناد
كرده بر مى شماريم:1ـ خداوند خطاب به پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:«فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ. لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرْ.» [1]پس تذكر ده كه تو فقط تذكر دهنده اى. تو سلطه گر بر آنان نيستى كه (بر ايمان) مجبورشان كنى.به استناد اين آيه، پيامبر(صلى الله عليه وآله) هم كه بالاترين مقام را دارد بر مردم تسلط ندارد و
مردم آزادند و لازم نيست از پيامبر اطلاعت كنند و اصلاً آن حضرت حق ندارد در ارتباط با زندگى مردم
اظهار نظر كند!2ـ «وَ مَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً وَ مَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيل» [2]و ما تو را نگهبان آنها قرار نداده ايم و مسؤول اَعمال ايشان نيستى.3ـ «مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاَغُ.» [3]پيامبر وظيفه اى جز پيام رسانى ندارد.4ـ «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» [4]ما راه را به انسان نشان داديم خواه سپاسگزار باشد و خواه ناسپاس.5ـ «وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ...» [5]و بگو كه حق (پيام اسلام) از طرف خداست پس هر كس خواهد ايمان آورد و هركس خواهد كفر ورزد.