2ـ تفاوت قوانين اخلاقى با قوانين حقوقى
در مسير زندگى انسان دو نوع خطر وجود دارد:نوع اول خطرهايى كه فقط به شخص ما مربوط مى شود و اگرقوانين و مقرّرات را رعايت نكنيم به خودمان ضرر زده ايم و در واقع ضرر و زيان عدم رعايت آن مقرّراتْ
فردى و شخصى است. در اين مواقع، احكامى وضع و بر انجامش تأكيد مى شود كه اصطلاحاً قواعد اخلاقى و
قوانين اخلاقى ناميده مى شوند.فرض كنيد اگر شخصى نماز نخواند، يا العياذ باللّه گناه ديگرى در خلوت
مرتكب شد، به گونه اى كه هيچ كس هم متوجه نشود; اين شخص به خودش ضرر و زيان وارد كرده است و كسى او را
تعقيب نمى كند و نمى پرسد كه چرا در خلوت چنين گناهى مرتكب شده اى. حتّى كسى اجازه ندارد كه تحقيق
كند، چرا كه تجسس درباره كارهايى كه افراد در خلوت انجام مى دهند حرام است; چون اين مسائل فردى است.گر چه توصيه هاى اخلاقى وجود دارند و حكم مى كنند كه حتّى در خلوت نيز انسان گناه و فكر گناه هم نكند،
اما اين توصيه ها مانند همان علايم هشدار دهنده اى است كه در راه ها نصب مى كنند; مثل توصيه به اين كه
آهسته حركت كنيد كه در صورت عدم رعايت آن و انحرافِ با سرعت زياد از سمت راست به سمت چپ انسان به خودش
ضرر رسانده است و ديگر پليس او را تعقيب نمى كند. اما نوع دوم خطرها فقط به شخص انسان مربوط نمى شود و
در صورت عدم رعايت قوانين و مقرراتى كه اصطلاحاً قوانين حقوقى ناميده مى شوند، هم به شخص انسان زيان
وارد مى شود و هم به جامعه و در نتيجه آن قوانين ضمانت اجرايى دارند و تخلّف از آنها پيگرد قانونى
خواهد داشت.