5ـ رويكرد تشكيكى اسلام در ارزشگذارى و وضع تكاليف - نظریه سیاسی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نظریه سیاسی اسلام - نسخه متنی

محمد تقی مصباح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

همچنين اگر كسى كارى را بدان جهت كه نتايج خوبى براى جامعه دارد انجام دهد، براى جلب اعتماد مردم در
زندگى اجتماعى راست بگويد; عملش فاقد ارزش اخلاقى است. راستگويى وقتى داراى ارزش اخلاقى است كه
انسان بدان جهت كه راستگويى خوب است راست بگويد.

چنانكه مى نگريد، كانت براى ارزش اخلاقى شرايط
بسيار دشوارى را لازم مى داند كه در نتيجه بندرت و بسختى براى ارزش اخلاقى، در نظريه كانت در فلسفه
اخلاق، مصداق يافت مى شود و بجز رفتار افراد بسيار اندك، رفتار نيك مردم ارزش اخلاقى ندارد; چون آن
رفتار براى ارضاى عواطف، جلب منافع و چشمداشت به پاداشهاى اجتماعى و سرانجام پاداشهاى اخروى و الهى
صورت مى پذيرند.

پس كارى برخوردار از خير اخلاقى است كه همه شرايط را دارا باشد و اگر اندكى از شرايط كاسته شود، هيچ
ارزشى ندارد. همچنين در ساير زمينه ها و از جمله مباحث سياسى و حكومتى، گفته مى شود كه وقتى حكومتى بر
حقّ است كه همه كسانى كه متصدّى حكمرانى مى شوند در حدّ اعلى شرايط را دارا باشند; در چنين وضعيّتى
افراد بايد در انديشه تشكيل حكومت حق باشند.

قبل از انقلاب اسلامى، در جامعه ما نيز برخى از افراد مسلمان و متديّن اما متحجر و كج انديش چنين
رويكردى به حكومت داشتند و مى گفتند:

وقتى ما بايد به فكر تشكيل حكومت اسلامى بيفتيم كه آنقدر افرادى
چون سلمان فارسى در جامعه ما وجود داشته باشند كه بتوان براى هر شهرى يكى از آنها را به عنوان
فرماندار گمارد و تا وقتى افراد صالح و شايسته اى چون سلمان براى تصدّى همه پست هاى حكومتى تربيت
نشوند، نبايد دست به انقلاب و نهضت زد.

آن گروه تنگ نظر معتقد بودند تا ظهور حضرت ولىّ عصر (عجل الله فرجه الشريف) شرايط و زمينه هاى انقلاب
و نهضت اسلامى فراهم نمى گردد و نبايد دست به انقلاب زد. بايد منتظر بود كه آن حضرت با كمك سيصد و
سيزده نفر ياران برجسته و كامل خود دست به انقلاب بزنند و حاكميّت قسط و عدل را بر پا دارند.

آنها بر
اين تصور بودند كه تا اين تعداد افراد ممتاز، از نظر اخلاقى و تقوا، يافت نشوند، حركت و اقدام سياسى
صحيح نيست. بايد افراد متّقى و خالص در حدّى يافت شوند كه تمام مشاغل و پست هاى حساس به آنها سپرده
شود و آنها به نحو صحيح جامعه را اداره كنند و هيچ گونه نقص و خللى در اداره جامعه رُخ ندهد.

كوچكترين
ايراد و اشكالى كه بر اين نگرش وارد مى شود اين است كه هيچ گاه آن ايده عملى نخواهد شد، و چون تا شمار
صالحان و شايستگان و افراد برجسته برخوردار از عالى ترين مدارج تقوا و اخلاق به نصاب لازم نرسيده،
نبايد هيچ اقدام و حركتى براى تغيير حكومت و ايجاد حكومت اسلامى انجام گيرد; همواره فساد و تباهى در
جامعه بيشتر و بيشتر مى گردد و گذشته از تحوّلات مثبت اجتماعى و سياسى، زمينه هاى تحوّلات مثبت
اخلاقى و ارزشى نيز كاملاً مسدود مى گردد.

5ـ رويكرد تشكيكى اسلام در ارزشگذارى و وضع تكاليف

برخلاف نظام ارزشى تك مرحله اى و تك بُعدى فوق، در پاره اى از نظامها، چه براى رفتار شخصى و فردى و چه
براى تحوّلات اجتماعى و سياسى، مراتب گوناگون و طرحهاى متفاوت ارائه شده است:

در درجه اول يك طرح
ايده آل ارائه مى شود و پس از آن طرحهايى با رتبه و امتيازات و شرايط كمتر; و در نهايت طرحهاى اضطرارى.
در اسلام نيز در موارد و زمينه هاى گوناگون نگرش رتبه اى و پلكانى وجود دارد.

مثلاً در اسلام براى
انسان مكلّف واجب شده است كه نماز را با همه شرايط، اجزاء و مقدماتش به جا آورد، اما اين حكم در همه
شرايط و وضعيّت هاى استثنايى و اضطرارى كه براى انسان پيش مى آيد ثابت نمى ماند; بلكه اختصاص به
موردى دارد كه انسان قدرت بر انجام نماز با همه اجزاء و شرايطش را دارد و در وضعيّت هاى استثنايى و
اضطرارى از ميزان شرايط كاسته مى شود.

بر اين اساس، در موردى كه نمازگذار بايد غسل كند، امّا آب در
اختيار ندارد و يا آب براى بدنش ضرر دارد و يا بايد وضو بگيرد، اما آب سرد براى او ضرر دارد و نمى
تواند وضوء بگيرد، اسلام رويكرد «همه يا هيچ» را نمى پذيرد.

اسلام نمى گويد در صورتى بايد نماز خواند
كه همه شرايط نماز فراهم باشد و بتوان نماز را با همه مقدّمات و شرايطش به جا آورد و در غير اين صورت
نبايد نماز خواند، بلكه در چنين مواردى اسلام وظايفى متناسب با وضعيّت هاى اضطرارى و ويژه اى كه
انسان با آنها مواجه است، در نظر گرفته است.

در مورد مثال فوق، فرموده است اگر قدرت بر غسل و وضو
ندارى، با تيمم نماز بخوان.

/ 331