خطبه 100-خبر از حوادث ناگوار - شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ابن ابی الحدید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 100-خبر از حوادث ناگوار

از سخنان آن حضرت (ع)

(در اين خطبه كه مشتمل بر پيشگويى هايى در مورد خونريزى ها و فتنه هاست و با اين عبارت «الحمدلله الاول قبل كل اول» (سپاس خداوندى را كه نخست پيش از همه نخسته است) شروع مى شود، پس از توضيح عبارت كه بر مبناى كلام معتزله است. ضمن شرح جمله ى «گويى به گمراهى مى نگرم كه در شام بانگ برداشته و رايات خود را در نواحى كوفه به جنبش درآورده است» چنين گفته است):

اين سخن كنايه از عبدالملك بن مروان است و صفات و نشانى هايى كه على عليه السلام بيان فرموده است در او بيش از ديگران بوده است. او هنگامى مدعى خلافت براى خود شد كه در شام قيام كرد و همين معنى بانگ برداشتن اوست و رايات خود را در اطراف كوفه به جنبش درآورد كه يك بار شخصا به عراق آمد و مصعب را كشت و سپس اميرانى چون برادر خود، بشر بن مروان را به حكومت كوفه گماشت و سرانجام حكومت كوفه را به حجاج بن يوسف ثقفى سپرد كه در آن هنگام شدت حكومت عبدالملك و پايكوبى او بود و كار به راستى دشوار شد و فتنه هايى در جنگهاى با خوارج و عبدالرحمان بن اشعث بروز كرد. چون روزگار عبدالملك به سر آمد، نابود شد ولى رايات فتنه هاى پيچيده و دشوار همچنان پا بر جاى بود نظير جنگهاى فرزندان عبدالملك با خاندان مهلب و جنگهاى آنان با زيد بن على بن حسين عليه السلام و ديگر فتنه هايى كه در كوفه به روزگار حكومت يوسف بن عمر و خالد قسرى و عمر بن هبيره و اميران ديگر پديد آمد و چه ظلم و درماندگى و كشته شدن ها و غارت اموال ها كه صورت گرفت.

گفته شده است: اين سخن اميرالمومنين عليه السلام كنايه از معاويه و فتنه هايى است كه به روزگار او پديد آمد و فتنه هايى كه پس از او به دست يزيد و عبيدالله بن زياد صورت گرفت و واقعه شهادت امام حسين عليه السلام پيش آمد، ولى همان سخن اول صحيح تر است، زيرا معاويه به روزگار اميرالمومنين عليه السلام در شام بانگ برداشته بود و مردم را به حكومت خود فراخوانده بود و حال آنكه سياق سخن دلالت بر آن دارد كه كسى در آينده بانگ برخواهد داشت و مگر نمى بينى كه مى فرمايد: «گويى به گمراهى مى نگرم كه در شام بانگ برداشته است».

(سپس ضمن خطبه از ظهور دولت ديگرى وعده مى دهد كه كنايه از دولت بنى عباس و پيروزى آنان بر بنى اميه است و اينكه بسيارى از اميران اموى در جنگ كشته خواهند شد و اسيران آنان هم اعدام خواهند شد و اين حال به روزگار عبدالله بن على و ابوالعباس سفاح صورت گرفت.)

/ 314