خطبه 227-در ستايش پيامبر - شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ابن ابی الحدید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 227-در ستايش پيامبر

از سخنان آن حضرت عليه السلام

[لازم به تذكر است كه اين خطبه در ترجمه نهج البلاغه از قرن پنجم و ششم، چاپ استاد دكتر عزيزالله جوينى به شماره 185 و در مصادر نهج البلاغه به شماره 183 و در نهج البلاغه مرحوم فيض الاسلام به شماره 227 و در اختيار مصباح السالكين ابن ميثم به شماره 226 ثبت است در يكى دو خطبه بعد هم اين اختلاف ديده مى شود. م. كه با عبارت «الحمدالله الذى لاتدركه الشواهد و لا تحريه المشاهد و لانراه النواظر» شروع مى شود
]

(در اين خطبه كه از خطبه هاى طولانى نهج البلاغه است و با عبارت «سپاس خداوندى را كه حواس پنجگانه او را در نمى يابد و مكانها و انجمن ها او را محتوى نيست و بينندگان او را نمى بينند»

[اين خطبه را طبرسى در احتجاج ص 305 ج 1 مختصرتر آورده است. زمخشرى هم در ربيع الابرار در باب «دواب البر و البحر» بخشى از اين خطبه را آورده است و به ص 467 ج 3 مصادر نهج البلاغه مراجعه شود. آغاز مى شود، ابن ابى الحديد پس از توضيح لغات بر مبناى معتقدات معتزليان شرحى كلامى مى دهد و هر چند در اين شرح هيچگونه مبحث تاريخى و اجتماعى طرح نشده است ولى اشاره به چند نكته درباره محتواى اين شرح براى خوانندگان گرامى خالى از بهره نيست.
]

ابن ابى الحديد ضمن آنكه مى گويد حيرت و سرگردانى در جلال و بزرگى ذات بارى تعالى و توقف و درماندگى در حد محدودى، كه حيطه عمل كرد عقل بشرى است، چيزى است كه همواره عقلاى خردمند و فاضل به آن معترفند، اشعار بسيارى را كه خودش در اين باره سروده و به اصطلاح خود به آن نام مناجات داده است آورده است. اين شصت بيتى كه نقل كرده نمودارى است براى اظهار نظر نسبى درباره سبك شعر ابن ابى الحديد و ضمن آن بر فلاسفه و عقايد آنان در مورد بيان علت حركت فلك و بر كسانى كه پنداشته اند پيامبر (ص) با چشم خويش خداوند را رويت كرده است سخت تاخته است.

نكته ديگر آن است كه چون در اين خطبه اميرالمومنين على عليه السلام فرمان داده است به چگونگى دقت شود و نيز درباره ملخ سخن رفته است، ابن ابى الحديد با استفاده از كتاب «الحيوان» جاحظ بحثى خواندنى درباره مورچه هاى بسيار ريز و شگفتيهاى زندگى مورچگان و زندگى ملخ طرح كرده است كه در عين آنكه آميخته به افسانه هايى است ولى نكات خواندنى هم در آن آمده است. به عنوان مثال مواردى را كه مصرف اجزاء ملخ براى بيماريها سودمند است آورده و مى گويد خوردن ملخ براى عقرب گزيدگى سودبخش است و گفته اند اگر لاشه ملخ هاى كشيده قامت بر گردن كسى كه گرفتار تب و نوبه- تبى كه هر چهار روز يك بار در بيمار ظاهر مى شود- است آويخته شود سودمند خواهد بود. درباره چيرگى مورچه- موريانه- هم به محله ها و مناطقى از شهرها تا حدى كه مردم از آن محله كوچيده اند مطالبى آورده است).)

/ 314