خطبه 016-به هنگام بيعت در مدينه - شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ابن ابی الحدید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 016-به هنگام بيعت در مدينه

على عليه السلام اين خطبه را هنگامى كه در مدينه با او بيعت شد ايراد فرمود

(در اين خطبه كه با عبارت «ذمتى بما اقول رهينه» (ذمه و پيمان من در گرو سخنانى است كه مى گويم) شروع مى شود، پس از توضيح لغات اين مطالب آمده است):

اين خطبه از خطبه هاى شكوهمند و مشهور على عليه السلام است و همه آن را روايت كرده اند و در روايات ديگران در آن افزونيهايى است كه سيد رضى آن را حذف كرده است، بدين معنى كه يا خواسته است آن را مختصر كند يا بيم داشته كه شنوندگان و خوانندگان را افسرده و اندوهگين سازد. اين خطبه را شيخ ما ابوعثمان جاحظ در كتاب البيان و التبيين به صورت كامل آورده و آن را از ابوعبيده معمر بن مثنى نقل كرده و گفته است

[مراجعه شود به صفحات 50 -51 ج 2 البيان و التبيين، چاپ عبدالسلام محمد هارون 1968 ميلادى، مصر. ابن قتيبه هم در كتاب العلم و الايمان عيون الاخبار، ج 2، ص 236 و ابن عبدربه هم در ص 162 ج 2 عقد الفريد آن را آورده است و براى اطلاع بيشتر از ديگر منابع به ص 355 ج 1 مصادر نهج البلاغه و اسانيده، سيد عبدالزهراء حسينى خطيب، چاپ بيروت، 1395 ق، مراجعه فرماييد. م.: نخستين خطبه يى كه اميرالمومنين على عليه السلام پس از خلافت خود در مدينه ايراد فرموده چنين است.
]

شيخ ما ابوعثمان (جاحظ) كه خدايش رحمت كناد، گفته است: ابوعبيده گفته كه در روايت جعفر بن محمد عليهماالسلام از قول نياكانش اين عبارات هم در همين خطبه آمده است (و سپس مطالبى در مورد اهميت نيكان و برگزيدگان عترت آمده است و در پايان آن فرموده است): دولت حق به ما ختم مى شود نه به شما و اين اشاره به مهدى است كه در آخر الزمان ظهور خواهد كرد. و بيشتر محدثان معتقدند كه او از نسل فاطمه عليهماالسلام است. ياران معتزلى ما هم منكر او نيستند و در كتابهاى خود به نامش تصريح كرده اند و شيوخ معتزله به وجود او معترفند، با اين تفاوت كه به اعتقاد ما او هنوز آفريده و متولد نشده است و به زودى آفريده مى شود.

اصحاب حديث (اهل سنت) هم در اين مورد همين عقيده را دارند.

قاضى القضاه (قاضى عبدالجبار معتزلى) از كافى الكفات ابوالقاسم اسماعيل بن عباد كه خدايش رحمت كناد با اسنادى كه به على (ع) مى رسد نقل مى كند كه از مهدى ياد كرده و فرموده است

[ابوالقاسم اسماعيل بن عباد، كه بيشتر به صاحب بن عباد معروف است، از دانشمندان و نويسندگان و وزراى بزرگ، متولد 326 و درگذشته ى 385 هجرى است. وى سى كتاب ارزنده تاليف كرده است. براى اطلاع بيشتر مراجعه فرماييد به بحث مستوفاى مرحوم سيد محسن امين در صفحات 328 تا 376 ج 3 اعيان الشيعه، چاپ جديد، بيروت، 1403 ق و براى اطلاع از رواياتى كه از طرق مختلف درباره ى تولد حضرت حجه بن الحسن آمده است به بحث مستوفاى شيخ صدوق در صفحات 424 تا 479 كمال الدين و تمام النعمه، چاپ استاد محترم على اكبر غفارى، 1405 ق، قم، مراجعه شود. م. كه او از فرزندان و اعقاب حسين عليه السلام است و صفات ظاهرى او را برشمرده و گفته است: مردى گشاده رو و داراى بينى كشيده و شكم بزرگ و رانهايش از يكديگر گشاده است دندانهايش رخشان و بر ران راستش خالى موجود است...
]

اين حديث را عبدالله ابن قتيبه

[عبدالله بن مسلم دينورى از دانشمندان و اديبان بزرگ قرن سوم هجرى، متولد 213 و درگذشته ى 276 هجرى است. براى اطلاع از آثارش به مقاله ى مفصل لكمت (G.Lecomte) در دانشنامه ى ايران و اسلام ص 775 -781 مراجعه شود. م. هم همينگونه در كتاب غريب الحديث خود آورده است.
]

/ 314