نامه 025-به مامور جمع آورى ماليات - شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ابن ابی الحدید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نامه 025-به مامور جمع آورى ماليات

از عهد نامه اى از آن حضرت كه براى كسانى كه به كارگزارى جمع آورى صدقات مى گمارد مى نوشت.

ما- سيد رضى (ره)- اينجا عباراتى از آن را مى آوريم تا معلوم شود كه آن حضرت ستون حق را همواره بر پاى مى داشته است.

در اين عهدنامه كه با عبارت «انطلق على تقوى الله وحده لا شريك له» (با ترس و پرهيز از خداوند يكتايى كه انبازى ندارد حركت كن) شروع مى شود، هر چند كه هيچ گونه بحث تاريخى مطرح نشده است، ولى نشان دهنده ى اعتقاد پاك زمامدار معصوم در مساله ى مهم اقتصادى است كه چگونه در كمال نرمى و مهربانى بايد با پرداخت كننده زكات برخورد كرد و هيچ گونه درشتى و تند خويى و تنگ نظرى انجام نداد.

ضمنا توضيح اين نكته هم سود بخش است كه پيش از سيد رضى و پس از او اين عهدنامه در منابع مهم فقهى و تاريخى نقل شده است. به نقل استاد محترم سيد عبدالزهراء حسينى خطيب، ثقه الاسلام كلينى آن را در فروع كافى، جلد سوم، صفحه ى 536 در كتاب الزكاه با عنوان «ادب كارگزار زكات» از بريد بن معاويه از قول امام صادق (ع) نقل مى كند كه فرموده است: اميرالمومنين (ع) كارگزار زكاتى را از كوفه براى جمع آورى زكات به دشتها و صحراهاى اطراف گسيل فرمود و اين عهدنامه را براى او مرقوم فرمود.

بريد بن معاويه مى گويد: امام صادق (ع) گريست و فرمود: اى بريد! به خدا سوگند هيچ حرمتى براى خداوند باقى نماند مگر آنكه پس از شهادت على (ع) دريده شد و به كتاب خدا و سنت پيامبر در اين جهان پس از او عمل نشد و هيچ حدى اجرا نشد و تا امروز به چيزى از حق عمل نشده است.

ديگر از كسانى كه پيش از سيد رضى آن را نقل كرده اند، ابراهيم بن هلال ثقفى در كتاب الغارات است كه مجلسى آن را در كتاب الزكاه بحار الانوار و محدث نورى در مستدرك الوسائل، جلد اول، صفحه ى 516 آورده اند.

همچنين شيخ مفيد آن را در المقنعه صفحه ى 542 و محمد بن ادريس در السرائر صفحه ى 107 نقل كرده اند.

ديگر از راويان اين عهدنامه شيخ طوسى (ره) در تهذيب الاحكام، جلد 1، صفحه ى 386 است. اين عهدنامه را زمخشرى هم در ربيع الابرار در باب پنجاه و دوم به صورتى كه اندكى با نقل سيدرضى تفاوت دارد- و لابد دليل بر آن است كه از منبع ديگر غير از نهج البلاغه نقل مى كند- آورده است.

/ 314