خطبه 172-شايسته خلافت
از سخنان آن حضرت (ع)
(در اين خطبه كه آغاز آن در وصف رسول خدا (ص) است و با عبارت «امين وحيه و خاتم رسله و بشير رحمته و نذير نقمته» (امين وحى خداوند و خاتم پيامبران او مژده دهنده رحمت و بيم دهنده عقوبت اوست) شروع مى شود، ابن ابى الحديد پس از طرح مسائلى كلامى در مورد امامت و مسائلى فقهى در مورد كسى كه بر امام خروج مى كند يكى دو نكته آورده كه بيرون از بحث تاريخى نيست و چنين است.)مى گويم: مسلمانان پيش از جنگ جمل احكام و چگونگى جنگ با اهل قبله و مسلمانان را نمى دانستند و فقه و احكام آن را از اميرالمومنين عليه السلام آموختند.
شافعى مى گويد: اگر على (ع) نبود احكام اهل بغى شناخته و دانسته نمى شد و اينكه ضمن خطبه مى گويد «اين علم را جز مردمى كه اهل بصيرت و شكيبايى باشند نمى دانند» به اين سبب است كه در نظر مسلمانان جنگ با اهل قبله كارى بس بزرگ بود و هر كس به آن كار اقدام مى كرد با بيم و پرهيز به آن دست مى يازيد و على (ع) مى گويد، اين علم را همه كس نمى داند و قومى مخصوص بر آن هستند.
سپس به آنان مى فرمايد كه به هر چه فرمان مى دهد عمل كنند و از هر كار كه آنان را بازمى دارد بازايستند و آنان را از صدور حكم و شتاب در آن باره در امورى كه مشتبه است بازمى دارد تا آنكه خود توضيح دهد و روشن سازد. سپس در مورد دنيا و اينكه سراى جاودانه نيست و طريق وصول به سراى آخرت است و مدت توقف در آن بسيار اندك است توضيح داده است.