نامه 051-به ماموران ماليات - شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ابن ابی الحدید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نامه 051-به ماموران ماليات

از نامه ى آن حضرت به كارگزارانش بر جمع خراج

[به نقل استاد محترم سيدعبدالزهراء حسينى در مصادر نهج البلاغه، جلد سوم، صفحه ى 389 اين نامه در دو جاى كتاب وقعه صفين صفحات 108 و 132 آمده است و در برخى كلمات تفاوت لفظى دارد. م.
]

در اين نامه كه با اين عبارت آغاز مى شود: «اما بعد فان من لم يحذر ما هو سائر اليه، لم يقدم لنفسه ما يحرزها»، «اما بعد، هر كس از آنچه به سوى آن خواهد رفت- رستاخيز- برحذر نباشد، براى خود چيزى كه او را- از عذاب- محفوظ بدارد از پيش نفرستاده است.»

ابن ابى الحديد چنين گفته است: اميرالمومنين عليه السلام جمع كنندگان خراج را منع كرده است كه مبادا وسايل لازم و ضرورى خراج دهندگان را براى گرفتن خراج بفروشند، همچون جامه ها و مركب و گاوهايى را كه براى شخم زدن لازم دارند و برده اى كه عهده دار خدمتگزارى و امر برى است. همچنين آنان را نهى فرموده است كه مبادا براى وصول خراج، خراج دهنده را بزنند. ابن ابى الحديد در پى اين سخن خود مى نويسد:

عدى بن ارطاه نامه اى به عمر بن عبدالعزيز نوشت و از او اجازه خواست كه كارگران و موديان را شكنجه دهد. عمر بن عبدالعزيز براى او نوشت: گويى من براى تو سپرى از عذاب خداوند هستم و پنداشته اى كه خشنودى من تو را از خشم خداوند مى رهاند؟ بر هر كس حجت تمام شد و بدون فشار اقرار كرد، او را به پرداخت آن وادار كن، اگر توانا بود از او وصول كن و اگر از پرداخت خوددارى كرد او را به زندان بيفكن و اگر توان پرداخت نداشت پس از سوگند دادن او به خدا كه توان پرداخت ندارد، آزادش كن كه اگر آنان با جنايات خود خدا را ملاقات كنند براى من خوشتر است كه من با خونهاى آنان، خدا را ملاقات كنم.

/ 314