لطفا منتظر باشید ...
نامه 031-به حضرت مجتبى
از سفارش آن حضرت به حسن بن على عليهماالسلام كه هنگام بازگشت از صفين در حاضرين نوشته است [اين وصيت يا عهدنامه كه پس از عهد نامه اشتر مفصل ترين عهدنامه است، در آثار گروهى از علماى بزرگ پيش از سيد رضى آمده است. كلينى و صدوق و حسن بن عبدالله عسكرى از مشايخ صدوق و ابن عبدربه و ابن شعبه حرانى آن را آورده اند و به نظم و نثر فارسى ترجمه شده است و براى اطلاع بيشتر به كتاب ارزنده ى مصادر نهج البلاغه و اسانيده جلد سوم، صفحه ى 307 مراجعه فرماييد. م.]در اين سفارش و عهد كه با اين عبارت شروع مى شود «من الوالد الفان، المقر للزمان، المدبر العمر...»، «از پدرى كه در آستانه ى فناست و چيرگى زمان را پذيراست، زندگى را پشت سر نهاده...» [ترجمه از نهج البلاغه چاپ استاد محترم دكتر سيد جعفر شهيدى است و براى اطلاع از «حاضرين» هم به تعليقه ايشان در صفحه ى 521 مراجعه فرماييد. استاد محترم سيد عبدالزهرا حسينى به نقل از شيخ محمد عبده آن را شهركى از نواحى صفين دانسته اند. م. ابن ابى الحديد پيش از شروع در شرح بحث مستوفاى زير را درباره ى زندگى حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام آورده است.
]
شرح حال حسن بن على و برخى از اخبار او
زبير بن بكار [زبير بن بكار از اعقاب زبير بن عوام اسدى متولد به سال 172 و درگذشته به سال 256 از پيوستگان به دستگاه متوكل عباسى است. نام كتابش بيشتر به صورت نسب قريش است و به همين صورت هم چاپ شده است براى اطلاع بيشتر به تاريخ بغداد، خطيب، جلد هشتم، صفحه ى 467 مراجعه فرماييد. م. در كتاب انساب قريش گفته است: حسن بن على عليه السلام نيمه ى رمضان سال سوم هجرت متولد شد و پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم او را حسن نام نهاد و چند شب از ربيع الاول سال پنجاهم هجرت گذشته، رحلت فرمود. ]همو گويد: روايت است كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم حسن و حسين را كه خداى از ايشان خشنود باد به روز هفتم تولدشان نام نهاد و نام حسين مشتق از حسن است.
گويد: جعفر بن محمد عليه السلام روايت كرده است كه فاطمه عليهاالسلام به روز هفتم تولد حسن و حسين موهاى سرشان را تراشيد و وزن كرد و به اندازه ى آن نقره تصدق فرمود.
زبير مى گويد: زينب دختر ابورافع [زينب دختر ابورافع از صحابه است. حافظ ابونعيم و ابن اثير ضمن شرح حال او همين حديث را آورده اند و به ابن حجر عسقلانى، الاصابه، جلد چهار، صفحه ى 316 مراجعه فرماييد. م. روايت مى كند كه فاطمه عليهاالسلام در بيمارى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم، كه در آن رحلت فرمود، دو پسرش را به حضور آن حضرت آورد و عرض كرد: اى رسول خدا اين دو پسران تو هستند چيزى به آنان ارزانى فرماى. پيامبر فرمود: هيبت و سرورى من از آن حسن و جرات و بخشندگى من از آن حسين خواهد بود.
]
