خطبه 218-دعائى از آن حضرت - شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ابن ابی الحدید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 218-دعائى از آن حضرت

از دعاهاى آن حضرت (ع)

[به نقل استاد محترم سيد عبدالزهراء حسينى خطيب در مصادر نهج البلاغه، ج 3، ص 170، اين دعا را سماهيجى در صحيفه العلويه الاولى با افزونيهايى آورده است و در مصباح شيخ طوسى، آمده است كه حضرت سجاد اين دعا را ضمن نوافل روز جمعه مى فرموده است. م.
]

اين دعا با عبارت شيواى «اللهم انك آنس الانسين لاوليائك و احضرهم بالكفايه للمتوكلين عليك» (بار خدايا، تو انس گيرنده ترين انس گيرندگان نسبت به دوستان خودى و حاضرترين ايشان به كفايت كردن امور متوكلان بر خود هستى) شروع مى شود.

(ابن ابى الحديد پس از توضيح لغات و اصطلاحات و ارائه شواهد از قرآن مجيد و شعر عرب در مورد اين جمله از اين دعا كه فرموده است «بار خدايا مرا بر عفو خود بردار و عرضه فرماى و نه بر عدل خود» به نكته يى تاريخى اشاره مى كند كه چنين است.)

پس از كشته شدن مروان بن محمد

[آخرين خليفه مروانى. م. زنى مروانى به يكى از زنان هاشمى گفت: چه خوب است عدل شما ما را فروگيرد- ما اين داستان را در مباحث پيشين آورده ايم- آن زن هاشمى پاسخ داد: در آن صورت نبايد هيچيك از شما را زنده باقى بداريم كه شما با على عليه السلام جنگ كرديد و حسن عليه السلام را زهر خورانديد و حسين عليه السلام و زيد و پسرش را كشتيد و على بن عبدالله را زديد و ابراهيم امام را در جوال آهك خفه كرديد.
]

آن زن مروانى گفت: در اين صورت عفو شما ما را فروگيرد. گفت: اين سخنى درست است.

[ابن ابى الحديد سپس در ده صفحه نمونه هايى از ادعيه فصيحه ابوحيان توحيدى ارائه داده است كه ترجمه آن خارج از بحث ما قرار دارد ولى آنچه كه مايه ى شگفتى اين بنده شد اين است كه ابن ابى الحديد ضمن شرح خطبه 211 از قول ابوجعفر نقيب ابوحيان را ملحدى زنديق مى داند و دفاعى هم نمى كند و اينجا ده صفحه از ادعيه او را مى آورد! م.
]

جزء يازدهم شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد تمام شد.

جزء دوازدهم آن از پى خواهد آمد.

/ 314