خطبه 164-آفرينش طاووس - شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ابن ابی الحدید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 164-آفرينش طاووس

از سخنان آن حضرت (ع) در بيان شگفتيهاى آفرينش طاووس

اين خطبه با عبارت «ابتدعهم خلقا عجيبا من حيوان و موات» (خداوند متعال موجودات را از جانور و جماد (زنده و مرده) بيافريد)، شروع مى شود. (اگر چه هيچ بحث تاريخى مطرح نشده است ولى چند نكته در آن آمده است.)

مى گويم: طاووس در مدينه نبوده است و اميرالمومنين عليه السلام آن را در كوفه ديده است كه در آن هنگام هر چيز گزينه را به كوفه مى آورده اند و هداياى ارسالى پادشاهان از گوشه و كنار در آن جمع مى شده است.

(ابن ابى الحديد سپس از كتابهاى الحيوان جاحظ و شفاء ابن سينا پاره يى از ويژگيهاى اين پرنده را نقل كرده است كه از جمله عمر متوسط و چگونگى تخمگذارى آن است.

در دنباله همين خطبه كه در وصف بهشت است او روايتى درباره اميرالمومنين عليه السلام آورده كه چنين است:)

زمخشرى در كتاب ربيع الابرار اين چنين روايت كرده است- و مذهب زمخشرى در اعتزال و نصرت او در مورد عقايد ياران معتزلى ما معلوم است و انحراف او از شيعه و بى ارزش شمردن گفته هاى آنان نيز آشكار است، او مى گويد: پيامبر (ص) فرموده است «هنگامى كه مرا به معراج بردند جبريل دست مرا گرفت و بر فرشى از فرشهاى بهشت نشاند و گلابى يا بهى به من داد، همانگونه كه من آن ميوه را در دست خود مى چرخاندم از هم گشوده شد، دوشيزه يى از آن بيرون آمد كه زيباتر و نكوتر از آن نديده بودم، بر من سلام داد. گفتم: تو كيستى؟ گفت: راضيه مرضيه ام كه خداوند جبار مرا از سه عنصر آفريده است: بخش بالاى بدنم از عنبر و بخش وسط از كافور و بخش پايين از مشك است، آنگاه مرا با آب حيات درآميخت و فرمود: چنين باش و چنان شدم و مرا براى برادر و پسرعمويت على بن ابى طالب آفريده است.»

/ 314