نامه 042-به عمر بن ابى سلمه - شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ابن ابی الحدید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نامه 042-به عمر بن ابى سلمه

از نامه ى آن حضرت به عمر بن ابى سلمه مخزومى كه والى بحرين بود و او را از كار برداشت و به جاى او نعمان بن عجلان زرقى را گماشت.

[اين نامه را پيش از سيد رضى، ابن واضح يعقوبى در تاريخ يعقوبى جلد دوم، صفحه ى 190 و بلاذرى در انساب الاشراف، چاپ اعلمى، صفحه ى 159 آورده اند. به مصادر نهج البلاغه جلد سوم، صفحه ى 346 مراجعه فرماييد. م.
]

در اين نامه كه چنين آغاز مى شود: «اما بعد، فانى قد وليت النعمان بن عجلان الزرقى على البحرين و نزعت يدك بلاذم لك و لا تثريب عليك...»، «اما بعد، من نعمان بن عجلان زرقى را بر بحرين گماشتم و دست تو را از آن بركنار كردم بدون هيچ سرزنش و نكوهشى كه بر تو باشد»، ابن ابى الحديد در شرح آن آورده است:

عمر بن ابى سلمه نسب و برخى از اخبار او

عمر بن ابى سلمه ربيب رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم است، پدرش ابوسلمه بن عبدالاسد بن هلال بن عبدالله بن عمر بن مخزوم بن يقظه است.

[جناب ابوسلمه كه در جنگ احد زخمى شد و زخم او چركين شد و از همان درگذشت، پسر عمه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم است، مادرش بره دختر عبدالمطلب است. به ابن اثير، اسدالغابه جلد پنجم، صفحه ى 218 مراجعه فرماييد. م. كنيه عمر، ابوحفص بوده است. او به سال دوم هجرت در حبشه متولد شد و هم گفته اند به هنگام رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم، عمر بن ابى سلمه نه ساله بوده است. او به روزگار حكومت عبدالملك مروان در سال هشتاد و سوم هجرى در مدينه درگذشت. او از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم حديث حفظ كرده بود و سعيد بن مسيب و ديگران از او روايت كرده اند و همه اين امور را ابن عبدالبر در كتاب الاستيعاب آورده است.
]

نعمان بن عجلان و نسب و برخى از اخبار او

نعمان بن عجلان زرقى از انصار و از خاندان زريق است. او پس از شهادت حمزه بن عبدالمطلب كه خدايش بيامرزاد خوله، همسر حمزه را به همسرى گرفت. ابن عبدالبر در كتاب الاستيعاب مى گويد: اين نعمان زبان آور و سخنگو و شاعر انصار بود، مردى سرخ روى و كوته قامت بود و در نظر كوچك مى آمد، ولى سرور بود و هموست كه به روز سقيفه چنين سروده است:

«شگفتا كه گفتيد منصوب كردن سعد بن عباده حرام است ولى نصب كردن خودتان ابوبكر را حلال...»

[در نامه ى شماره ى 43 هيچ بحث تاريخى مطرح نشده است.
]

/ 314