نامه 049-به معاويه - شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ابن ابی الحدید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


نامه 049-به معاويه

از نامه ى آن حضرت است به معاويه

[همانطور كه ضمن شرح اين نامه ملاحظه مى فرماييد اين نامه براى عمروعاص نوشته شده است و ابن اعثم كوفى در كتاب الفتوح، جلد سوم، صفحه ى 323 و دينورى در اخبار الطوال، صفحه ى 154 و نصر بن مزاحم در كتاب صفين، صفحه ى 110 با افزونيهايى آن را آورده اند. به مصادر نهج البلاغه، جلد سوم، صفحه ى 384 مراجعه فرماييد. م.
]

در اين نامه كه چنين آغاز مى شود: «اما بعد ان الدنيا مشغله عن غيرها»، « و سپس همانا دنيا سرگرم دارنده از غير آن- آخرت- است.» ابن ابى الحديد چنين آورده است: اين گفتار نظير مثلى است كه گفته شده است سرگرم به دنيا همچون كسى است كه آب دريا را بياشامد كه هر چه بيشتر مى آشامد تشنگى او افزون مى شود و اصل در اين مورد، اين گفتار خداوند است كه فرموده است: «اگر براى آدمى دو صحراى انباشته از زر باشد به جستجوى سومى است و چشم آدمى را چيزى جز خاك انباشته نمى سازد» و اين از آياتى است كه تلاوت آن نسخ و متروك شده است.

نصر بن مزاحم اين نامه را آورده و گفته است كه اميرالمومنين آن را براى عمرو بن عاص نوشته است و در روايت او افزونى هايى هست كه سيدرضى آن را ذكر نكرده است و چنين است: «اما بعد، دنيا بازدارنده ى آدمى از آخرت است»

[در اخبار الطوال و وقعه صفين اختلافات لفظى اندكى ديده مى شود مثلا به جاى كلمه آخره كلمه غيرها آمده است. م. و دنيا دار با حرص و آز گرفتار آن است، به هيچ چيزى از آن نمى رسد مگر آنكه براى او آزمندى بيشترى گشوده مى شود و گرفتارى هايى براى او مى آورد كه رغبت او را به آن مى افزايد. دل بسته به دنيا با آنچه به دست آورد از آنچه به آن نرسيده است بى نياز نمى شود. سرانجام هم جدايى از آنچه جمع كرده است خواهد بود سعادتمند كسى است كه از غير خود پند و عبرت گيرد، اينك اى اباعبدالله مزد خويش را تباه مساز و در باطل معاويه شريك مشو كه معاويه مردم را خوار و زبون ساخته و حق را به تمسخر گرفته است، والسلام».
]

نصر بن مزاحم مى گويد: اين نخستين نامه اى است كه على عليه السلام به عمرو عاص نوشته است و عمرو عاص پاسخ داده است كه تو بايد به حق برگردى و شوراى پيشنهادى ما را بپذيرى و على عليه السلام پس از آن نامه ى درشتى به عمروعاص نوشت و در همان نامه مثل او را چون سگى

[به نامه ى شماره ى 39 نهج البلاغه مراجعه فرماييد كه مثل را چون سگى كه براى مسته خوارى از پى شير حركت مى كند، استعمال فرموده است. م. دانسته است كه از پى مرد حركت مى كند و در نهج البلاغه آمده است. ]

[در نامه ى شماره ى 50 هيچ گونه مطلب تاريخى نيامده است. م.
]

/ 314