خطبه 093-در فضل رسول اكرم - شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ابن ابی الحدید

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 093-در فضل رسول اكرم

از سخنان آن حضرت (ع)

در اين خطبه كه با عبارت «فتبارك الله الذى لا يبلغه بعد الهمم» «فرخنده است پروردگارى كه كنه انديشه ها به او نمى رسد» شروع مى شود

[به نقل استاد سيد عبدالزهراء حسينى خطيب در مصادر نهج البلاغه و اسانيده، ج 2، ص 185، اين خطبه برگرفته از خطبه مفصل تر و مشهورى است كه كلينى (ره) در كتاب كافى در بخش توحيد و صدوق (ره) هم در كتاب توحيد و ابن عبدربه در عقد الفريد، ج 4، ص 74 با تفاوتى آن را نقل كرده اند. م. هيچگونه بحث تاريخى مطرح نشده است ولى از لحاظ اجتماعى احاديثى در فضيلت قريش و بنى هاشم آورده است كه ترجمه آنرا در ذيل ملاحظه مى كنيد.)
]

از پيامبر (ص) احاديث بسيارى در مورد فضل بنى هاشم و قريش نقل شده است، نظير اين گفتار آن حضرت كه: «قريش را مقدم داريد و بر ايشان مقدم مشويد» و اين گفتار كه: «پيشوايان از قريش اند» و اين حديث كه: «خداوند از ميان اعراب قبيله معد و از ميان معد خاندان نضر بن كنانه و از آنان هاشم و از خاندان هاشم مرا برگزيده است» و اين گفتار پيامبر (ص) كه «همانا جبريل (ع) به من گفت: اى محمد من خاور و باختر زمين را گشتم و در آن گرامى تر از تو و خاندانى گرامى تر از بنى هاشم نيافتم». و اين گفتار رسول خدا كه: «از پشت هاى پاك به ارحام پاكيزه منتقل شديم» و اين گفتار او كه درود بر او باد، «خداوند متعال از زمان اسماعيل بن ابراهيم تا عبدالله بن عبدالمطلب هيچگونه ازدواج نامشروعى ميان نياكان من قرار نداده است».

و اين گفتار پيامبر (ص) كه فرموده است: «سروران اهل محشر همان سروران اهل دنيايند، يعنى من و على و حسن و حسين و حمزه و جعفر.»

پيامبر (ص) شنيد مردى اين شعر را چنين مى خواند:

«اى مردى كه بار و ركاب خود را به اين سو و آن سو مى برى، اى كاش ميان خاندان عبدالدار فرومى آمدى و مسكن مى گزيدى»

و چون پيامبر (ص) اين بيت را برخلاف واقع شنيدند به ابوبكر فرمودند: آيا شاعر اين بيت را چنين سروده است؟ گفت: نه اى رسول خدا، او اين چنين نسروده بلكه گفته است:

«اى مردى كه بار و ركاب خود را به اين سو و آن سو مى برى اى كاش ميان خاندان عبدمناف فرومى آمدى و مسكن مى گزيدى، عمرو، عمرو بزرگوارى كه براى قوم خود تريد فراهم ساخت در حالى كه مردان مكه قحطى زده و لاغر اندام بودند»

[اين دو بيت كه در پاورقى به نقل از امالى سيد مرتضى (ره)، ج 2، ص 268 به مطرود بن كعب خزاعى شاعر پناهنده به عبدالمطلب نسبت داده شده و در سيره ابن هشام، ج 1، ص 58، چاپ مصر، 1355 نيز همينگونه آمده است. در منابع كهن ديگر، از جمله طبقات ابن سعد ج 1، بخش اول، ص 43، چاپ بريل و ترجمه ى طبقات به قلم اين بنده، ج 1، ص 67، نشر نو، تهران، 1365 و عقدالفريد ابن عبدربه، ج 3، ص 327، پاورقى سوم، 1372 ق، مصر، به عبدالله بن زبعرى نسبت داده شده است. م.
]

و پيامبر (ص) شاد شد.

و اين گفتار آن حضرت كه فرموده است: «خداوند زبون كناد هر كه را كه قريش را زبون كند» و اين سخن را سه بار تكرار فرمود و اين گفتار ايشان كه فرموده اند: «من پيامبرى هستم كه دروغ نگفته است، من پسر عبدالمطلبم» و اين گفتار: «مردم تابع و پيرو قريش اند، نيكان از نيكان ايشان و تبهكاران از تبهكاران ايشان» و همچون اين گفتار پيامبر كه: «من پسر دو برگزيده و گرامى هستم» و اين سخن پيامبر خطاب به بنى هاشم: «به خدا سوگند هيچكس شما را دشمن نمى دارد و نسبت به شما كينه نمى ورزد مگر اينكه خداوندش با چهره (بينى) بر آتش مى افكند» و اين گفتار آن حضرت: «برخى از مردان را چه مى شود كه مى پندارند خويشاوندى با من سودبخش نيست و هيچ كس به اهل من كينه نمى ورزد مگر اينكه خداوند بهشت را بر او حرام مى فرمايد.

اخبارى كه در فضيلت قريش و بنى هاشم و شرف ايشان وارد شده است به راستى بسيار است و نمى خواهيم سخن را اينجا با برشمردن همه آنها به درازا بكشيم.

/ 314