ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
پس به درستى كه اين اسلام دين خدا است، آنك برگزيد او را براى نفس خود، و بپرورد آن را بر نظر خود، و برگزيد (براى) او خلاصه خلق خود، و بر پاى كرد ستونهاى اسلام را بر محبت او. ذليل كرد دينها و ملتها را به عزت اسلام، و فرومايه كرد ملتها را به برداشتن او، و حقير داشت كرد دشمنان اسلام را به كرامت او، و فروگذاشت مخالفان او را به يارى او، و ويران كرد ركنهاى گمراهى را به ركن او، و آب داد آن كس را كه تشنه شد(ه بود) از حوضهاى او، و پر كرد حوضها را به دلوهاى خود. پس گردانيد او را (آن چنان كه) نيست شكسته شدن بر اصل و استوارى او را، و نه رها شدن مر حلقه او را، و نه ويران شدن مر بنياد او را، و نيست زوال مر ستونهاى او را، و نه بركندن مر درخت او را، و نه منقطع شدن مر مدت او را. و نه نابديد شدن مر نهادهاى او را، و نيست بريدن مر شاخه هاى او را، و نه تنگى مر راههاى او را، و نه درشتى و نه نرمى ريگ است كه قدم در وى فرورود (مر) نرمى آن اسلام را، و نه سياهى مر روشنى او را، و نه كژى مر راستى و بلندى او را، و نه كژ دستكى در چوب او (را)، و نه صعوبت و درشتى مر راه فراخ او را، و نه فرو مردن است مر چراغهاى او را، و نه تلخى است
مر شيرينى او را. پس آن اسلام (را) ستونها است، كه استوار كرد (خداوند تعالى) در (راه) حق بيخهاى او را، و ثابت گردانيد براى او بنياد او را، و چشمه ها(يى) است كه بسيار آب (با)شد چشمه هاى آن، و چراغهايى كه برافروختند آتشهاى آن را، روشنيها(يى) است كه اقتدا كردند به آن مسافران آن، و علمها(يى) است كه قصد كردند به آن راههاى او را، و آبشخورها(يى) است كه سيراب كردند به آن وارد شوندگان او را. گردانيد خدا در او غايت خشنودى خود، و بالاى ستونهاى خود، و كوهان طاعت او، پس آن اسلام نزديك خدا استوار ركنها است، برداشته و بلند (است) بناهاى (او)، روشن كننده (است) حجت (او)، و روشن كننده (است) آتشهاى (او)، قوى (است) حجت (او)، بلند و عالى (است) جاى روشنى او، نايافت (است) جاى غبار او، بزرگ داريد او را، و پس روى كنيد او را، و ادا كنيد به او حق او را، و بنهيد او را جايگاه او.پس به درستى كه خداى تعالى بفرستاد محمد را- درود داد خدا بر او و آل او- به حق آن هنگام كه نزديك شد از دنيا منقطع شدن، و رو آورد از آخرت ديده ور شدن، و تاريك شد زيبائى و زينت آن پس از روشن شدن، و برخاست (و به پاى داشت) اهل آن (را) بر سختى، و درشت شد از آن (دنيا) بستر و فراش (نرم آن).