ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
و برگزيد او تعالى از فرزندان او پيغمبران را، فرا گرفت بر (محافظت) وحى عهد ايشان (را)، و بر رسانيدن پيغام امانت ايشان (را). آنگاه (كه) بدل كرد بيشترين خلق او عهد خدا را (كه) با ايشان (بود)، پس ندانستند حق او را، و فرا گرفتند همتايان با او، و بگردانيدند ايشان را ديوان از شناختن او، و وابريدند ايشان را از بندگى كردن او. پس بفرستاد در ميان ايشان پيغمبران خود را، و پياپى داشت با ايشان پيغمبران او را، تا ادا كنند ايشان را عهد آفريدن او را، و با ياد دهند ايشان را فراموش كرده نعمت او، و حجت گويند بر ايشان به رسانيدن رسالت، (و برانگيزانند) براى ايشان دفن كرده هاى عقلها. و فرا نمايند ايشان را آيتهاى قدرت خود، از بامى كه بالاى ايشان است برداشته، و بسترى (كه) زير ايشان نهاده، و معشيتهااى كه زنده دارد ايشان را، و اجلهائى كه نيست (كند) ايشان را، و دردهائى كه پير كند ايشان را، و حادثه هائى كه پياپى آيد بر ايشان. و خالى نكرد خداى- منزه است او- خلق خود را از پيغمبرى فرستاده، يا كتابى فرو فرستاده، يا حجتى لازم، يا راه روشن ايستاده، پيغمبرانى كه قاصر نباشد و به عيب نياورد ايشان را اندكى عدد ايشان، و نه بسيارى دروغ ز
نان مر ايشان را، (پيغمبر) از پيش گذشته نام برند مر او را آن كس (را) كه پس از او بود، يا (پيغمبر) باقى مانده كه تعريف كند (خدا) آن كس را كه پيش از او بود.و بر آن (طريقه و ترتيب) كه بگذشت به زودى گروهان، و بگذشت روزگارها، و بگذشت پدران، و باز ماندند پسران، تا كه بفرستاد خدا كه منزه است او محمد را- درود فرستاد خدا بر او و آل (او)- براى روان كردن وعده او تعالى، و تمام (كردن) پيغمبرى او. فرا گرفته بر پيغمبران عهد او (را)، مشهور (بود) نشان او در تورات و انجيل، بزرگ (بود) وقت ولادت او و اهل زمين آن روز ملتها(يى بود) ند جدا گردانيده، و مرادها پراكنده شده، و خداوند راهها(ى) پراكنده شده، ميان تشبيه دهنده مر خداى را به خلق او، يا بچسبنده در نام او، يا اشارت كننده وا غير او. پس هدايت كرد ايشان را به او از گمراهى، (و) برهانيد ايشان را به منزلت قدر (او) از نادانى.پس اختيار كرد او تعالى براى محمد- درود فرستاد خدا بر او و آل او- رسيدن به او تعالى، و بپسنديد براى (او) آن (چه) را كه نزديك او بود. پس گرامى كرد او را از سراى دنيا و بگردانيد رغبت او را از نزديك بودن بلاى دنيا، پس قبض روح او كرد به (سوى) خود (در حالى كه) بزرگ بوده- صلعم-، و بگذاشت در ميان شما آنچه بگذاشتند پيغمبران در ميان امتان- چون كه نداشتند ايشان را مهمل بى راه روشن، و نه نشانى استاده- (آنچه او گذاشت) كتاب پروردگار شما است، بيان كننده حلال او و حرام او، و سنتهاى او و واجبهاى او، و نسخ كننده او و نسخ كرده او، و رخصتهاى او و فريضه هاى او، و خاص او و عام او، و عبرتهاى او و مثلهاى او، و رهاكرده او و حد بديد كرده او، و محكم (او) و متشابه او. تفسير كرده (آن حضرت) جمله هاى او (را)، و بيان كرده مشكلهاى او (را)، ميان (آنچه از احكام كه) فراگرفته (شده) عهد به دانش او، و (آنچه) فراخ گرفته (شده) بر بندگان در نادانستن آن، و ميان (آنچه) ثابت كرده در كتاب واجب (بودن) او، (وليكن) دانسته (شده) در شريعت منسوخ (بودن) او، و (ميان آنچه) واجب (شد) در نهاد رسول فرا گرفتن او، (وليكن) رخصت داده (شده) در كتاب ترك او و
ميان (آن حكم كه) واجب (است) مر وقت او، و زايل شونده در آينده (او) و جدا كننده ميان حرام او: از گناه بزرگ كه بيم كرد بر او به آتشهاى خود، يا گناه خرد كه بساخت براى آن آمرزش او، و ميان قبول كرده در نزديكتر او، و فراخ فرا گرفته در دورتر او
بعضى از اين خطبه درباره وجوب حج و گزاردن اعمال آن است و واجب گردانيد بر شما حج خانه (خود) آنكه گردانيد او را قبله مر آفريدگان را، و وارد مى شوند به او چون وارد شدن چهارپايان، و پناه دهند به او همچو پناه دادن كبوتر. گردانيد او را خداى تعالى نشانه مر تواضع ايشان مر بزرگى او را، و گردن نهادن ايشان وا عزيزى او را، و اختيار كرد از بندگان (خود) شنوندگان (را كه) اجابت كردند به او دعوت او را، و باور داشتن كلمه او را، و باستادند به جاى پيغمبران او، و ماننده شدند به فرشتگان او (كه) طواف كنندگان به عرش او، و در پناه مى آورند سودها را در بازرگانى بندگى او، و پيشدستى مى گيرند نزديك او وعدگاه آمرزش او را. گردانيد او را (خداى) تعالى براى اسلام نشان، و براى پناه دهندگان به او حرم، واجب كرد حج او (را)، و واجب گردانيد حق او را، و بنوشت بر شما زيارت او (را) پس گفت او تعالى: و مر خدا راست بر مردمان حج خانه هر كه بتواند وا او راه را، و هر كه كافر شد بدرستى كه خداى بى نياز است از عالميان.