فصل دوم: داستان صالح(ع)
خانهها و خدايان ثموديان
قرآن كريم محل سكونت ثموديان را مشخص نكرده و تنها از اين آيه شريفه:«وَثَمُودَ الَّذِينَ جابُواالصَّخْرَ بِالوادِ»برمىآيد كه خانههاى آنان در مناطق كوهستانى و يا تپههاى سنگى قرار داشته
است و كلمه «واد» در آيه، همان «وادى القرى» است. بنابراين، جايگاه ثموديان در اين مكانها بوده
است و بيشتر وقايعنگاران، منطقه «الحجر» را به عنوان مكانى كه محل ثموديان در آن بوده است، معين
كردهاند و گفتهاند كه در آنجا چاهى به نام «بئرهود» بوده كه رسولاكرم(ص) در غزوه تبوك همراه
يارانش در آنجا فرود آمد و اصحاب خويش را از خوردن آب آن و ورود به خانههاى آن سامان منع كرد.قوم ثمود، بتهاى زيادى از جمله «ودّ» و «جد - هد» و «شمس» و «مناف» و «منات» و «لات» و ديگر بتهارا
مىپرستيدند.
دعوت به پرستش خدا
خداوند پيامبر خود صالح را به سوى قوم ثمود فرستاد تا آنها را به پرستش او و ترك بتپرستى دعوت كند؛اين پيامبر بدانان مىگفت: اى قوم، خداى يگانه را بپرستيد و كسى را شريك او قرار ندهيد. هم اوست كه
شما را از خاك آفريد و به آبادانى آن واداشت و اسباب عمران و آبادى را برايتان فراهم ساخت. بنابراين،
حال كه خداوند اين لطف بزرگ را در حق شما نموده، شايسته است كه شما نيز نسبت به گناهانى كه انجام
دادهايد، از پيشگاه او آمرزش خواسته و به نزدش توبه كنيد؛ زيرا خداوند به شما نزديك است، و اگر
مؤمنى اخلاص در دعا داشته باشد، خداوند دعاى او را مستجاب خواهد كرد:وَإِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ
غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الأَرضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ
تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّى قَرِيبٌ مُجِيبٌ؛(1)و به سوى ثموديان برادرشان صالح را فرستاديم. او گفت: اى قوم، خدا را بپرستيد، معبودى جز او نداريد،
وى شما را از زمين آفريد و شما را به آبادانى آن وا داشت، بنابراين از او آمرزش بخواهيد و به نزدش
توبه كنيد. پروردگارم به شما نزديك بوده و دعايتان را مستجاب خواهدكرد.
اسرافِ كشنده
قوم ثمود، پيامبرى را كه از سوى خدا برايشان فرستاده شده بود، تكذيب كردند و پذيراى دعوتِ وى براىپرستشِ خدا و يگانگى او نشدند؛ با اينكه او پيامبرى درستكار بود و براى انجام رسالتِ خويش مزد و
پاداشى نمىخواست.يكى از عاداتِ ثموديان، زيادهروى در لذّات مادّى، چون خوردن و آشاميدن و بناى ساختمانهاى مجلّل
بود، پيامبرشان حضرت صالح(ع) آنها را بر اين كارشان نكوهش كرد و فرمود: آيا شما تصور مىكنيد خداوند
شما را در لذتهايى كه از اين نعمتها مىبريد، به حال خود رها ساخته و خويشتن را از عذاب الهى مصون
مىدانيد؟چرا هرگونه كه خود مىخواهيد از باغ و بستانها و چشمهساران و كشتزارها و خرماى شيرين
و تازه بهره مىبريد و از كوه براى خود خانههايى مىتراشيد كه در آن آسوده خاطر زندگى كرده و از
آنها لذّت ببريد، ولى خدا را براين نعمتهاى فراوان سپاس نمىگوييد؟از خدا بترسيد و رهنمودهايم
را گردن نهيد و از اسرافكارانى كه با كفران و ناسپاسى و گناه، برخويشتن اسراف روا مىدارند و زمين
را به فساد كشيده و بويى از درستكارى نبردهاند فرمان نبريد:كَذَّبَتْ ثَمُودُ المُرْسَلِينَ * إِذ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صالِحٌ أَلا تَتَّقُونَ * إِنِّى
لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ * وَما أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ
أَجْرٍ إِنْ أَجْرِىَ إِلّا عَلى رَبِّ العالَمِينَ * أَتُتْرَكُونَ فِى ما ههُنا آمِنِينَ * فِى
جَنّاتٍ وَعُيُونٍ * وَزُرُوعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ * وَتَنْحِتُونَ مِنَ الجِبالِ بُيُوتاً
فارِهِينَ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ * وَلا تُطِيعُوا أَمْرَ المُسْرِفِينَ * الَّذِينَ
يُفْسِدُونَ فِى الأَرْضِ وَلا يُصْلِحُونَ؛(2)قوم ثمود، پيامبران خدا را تكذيب كردند، آنگاه كه برادرشان صالح بدانها گفت:آيا از خدا
نمىترسيد، من پيامبرى درستكار برايتان هستم. از خدا بيم داشته باشيد و از من فرمان ببريد. من در
قبال كارى كه انجام مىدهم ازشما مزد و پاداشى نمىخواهم؛ زيرا خداوند پاداش مرا مىدهد.آيا گمان
مىكنيد در اينجا و در باغ و بستانها و چشمهساران و كشتزارها و نخلهايى با ميوههاى نرم و
تازه، آسوده خاطر رها مىشويد؟خانههايى از كوه مىتراشيد تا در آنها كامرانى كنيد، پس از خدا
بترسيد و مرا فرمان بريد و از اسراف كنندگان اطاعت نكنيد، هم آنانكه در زمين، فساد و تباهى كرده و
در پى درستكارى نيستند.