همراه با پیامبران در قرآن نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
به راستى ابراهيم امتى مطيع خدا و فردى حقجو بود. او به خدا شرك نمىورزيد. وى نعمتهاى خدا را
سپاس مىگفت. خدا او را برگزيد و به راه راست هدايت كرد. ما در دنيا به او سعادت داديم و در آخرت در
زمره صالحان و شايستگان در آمد.خداوند ابراهيم(ع) را به عنوان يك «امت» توصيف مىكند؛ يعنى او به تنهايى امتى از امتهاست، به دليل
اينكه او جامع همه كمالات پسنديده بود، گويى در اين كلمه [يعنى امت] به طور مفصل و مشروح در مدح و
ستايش ابراهيم(ع) سخن رفته است؛ زيرا همه صفات نيك و پسنديدهاى را كه مردم به طور متفرقه دارا
بودند، خداوند آنها را يكجا در وجود پيامبرش حضرت ابراهيم(ع) جمع كرده بود. به همين جهت او، امام و
پيشوايى گرديد كه مورد اقتدا و پيروى قرار گيرد.خداوند او را به «حَنِيفاً وَلَمْيَكُ مِنَ المُشْرِكِينَ» توصيف فرموده است؛ يعنى خدا را به
يگانگى مىشناسد و مخلصانه او را عبادت مىكند و هيچ يك از آفريدگان را شريك او نمىداند و نيز
«قانِتاً لِلَّهِ» است؛ يعنى خاضع و فرمانبردار او بوده و به دستورات وى عمل مىكند. همچنان كه
«شاكِراً لِأَنْعُمِهِ» است؛ يعنى نعمتهايى را كه خدا بر او ارزانى داشته، سپاس مىگويد و به
همين سبب، سزاوار چنين مقام و مرتبه است. «اجتباهُ وَهَداهُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» يعنى
خداوند او را براى اين رسالتش برگزيد و توفيق پيمودن راه حق و مستقيم را كه به خشنودى خدا منتهى
مىشود، بدو ارزانى داشت تا اينكه خداى سبحان فرمود: «وَآتَيْناهُ فِى الدُّنْيا حَسَنَةً
وَإِنَّهُ فِى الآخِرَةِ لَمِنَ الصّالِحِينَ»يعنى خداوند در دنيا به نيكى از او ياد كرده و در
آخرت در زمره افراد شايستهاى كه از نعمت بهشت و رضوان الهى برخوردارند خواهد بود.از جمله چيزهايى كه خداوند ابراهيم(ع) را در قرآن بدان توصيف فرموده است اين آيه است:«وَإِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّى جاعِلُكَ
لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِى قالَ لا يَنالُ عَهْدِى الظّالِمِينَ».(2)خداوند به ما ارائه داد كه ابراهيم(ع) را به وظايف شرعى و اوامر و نواهى، مورد آزمايش قرار داده و آن
حضرت آنها را به جاى آورده و به خوبى از عهده انجام آنها برآمد، پروردگارش بدو فرمود:من تو را براى
مردم به عنوان امام و پيشوايى قرار دادم كه مردم از تو پيروى نموده و مورد اقتداى آنان باشى. در اين
هنگام ابراهيم از خداى خود خواست تا برخى از نسل او را نيز پيشوا و امام قرار دهد.خداوند بدو پاسخ
داد:ستمگران به اين امامت و پيشوايى نمىرسند. اين سخن اشاره به اين است كه ميان نسل او، افراد
نكوكار و تبهكار وجود خواهند داشت. پيداست كه خداوند ابراهيم(ع) را مطلع ساخت كه ستمگران به اين
امامت و پيشوايى دست نخواهند يافت؛ زيرا آنها شايسته پيروى نيستند، چنانكه خدا اراده فرموده،
مردم از ستمگران گريزان بوده و سرپرستى امور مردم را بر عهده نداشته باشند، ظلم و ستم از ديدگاه قرآن
تجاوز ازحدود خدا و پيروى نكردن از دستورات اوست. خداى متعال فرمود: «وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما
أَنْزَلَ اللَّهُ فَاُولئكَ هُمُ الظّالِمُونَ».خداى سبحان در باره ابراهيم(ع) فرموده است:«وَاذكُرْ فِى الكِتابِ إِبْراهِيمَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيّاً»مفهوم آن اين است كه اى
محمد(ص) سرگذشت ابراهيم را براى امت خود يادآورى كن، شايد از آن پند و اندرز گيرند. از ابراهيم(ع) به
«صدّيق»
يعنى بسيار راستگو ياد شده است.ابراهيم به جهت راستگويى زياد سزاوار اين لقب قرار گرفته
است. دقت كنيد كه خداوند قبل از نبوت نيز او را به راستگويى توصيف كرده است،تا ارزش و اهميت راستگويى
را به ما يادآور شود و راستگويى را يكى از اركانى بداند كه نبوت بر آن پايهگذارى شده است.خداوند در قرآن، ابراهيم را به اين گفتهاش كه «وَإِبْراهِيمَ الَّذِى وَفّى» وصف نموده؛ يعنى به
ايمان به خدا و انجام دستورات او وفا كرده و هيچ كار مهم و بزرگى او را از اين كار باز نداشته است.خداى سبحان مقام و مرتبه ابراهيم(ع) را با اين گفته: «وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلاً»بيان مىدارد. در معناى خليل گفته شده به معناى دوستدارى است كه هيچ گونه خللى در عشق و محبت او وجود
ندارد و نيز گفته شده :خُلّه، در بردارنده كمال و اوج محبت است و خداوند بندگان برگزيدهاش را دوست
دارد.ابراهيم(ع) كمال دوستى را به ذات مقدس خداوند داشت، به همين دليل در راه خدا با پدر و قوم خود به
مخالفت پرداخت. از اين رو خداوند او را مورد محبّت خويش قرار داد و او را بهعنوان خليل و دوست
انتخاب كرد.