نداشته و عمل به آن چندان مهم نبوده است، مورد نكوهش حق تعالى قرار گرفتهاند.از طرفى ديگر پيامبران، خود را در پيشگاه خداوند مقصّر مىدانستهاند و از آن جا كه به شكوه و عظمت
خداوند آگاهتر از مردم بودهاند، نسبت به تقصيرشان، از خداوند آمرزش خواستهاند نه اين كه مرتكب
گناهى شده باشند.
پيامبران، الگوى بشر
از آن جا كه پيامبران در مرتبهاى والا از اطاعت و بندگى بوده و از خواستههاى نفسانى و گناهان دوربودهاند، خداوند به ما دستور پيروى از آنها و عمل به آيين ايشان مىدهد:أُولئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ...؛آنان كسانى اند كه خدا هدايتشان كرده، بنابراين از هدايت آنها پيروى كن.در همين راستا خداوند، مسلمانان را به پيروى از پيامبرش، حضرت محمّد(ص)، دستور مىدهد:لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِى رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُواْ اللَّهَ
وَاليَوْمَ الآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً؛(20)رفتار پيامبر براى شما بهترين الگو و سرمشق است، براى كسى كه به خدا و پاداش روز رستاخيز اميدوار
بوده و خدا را بسيار به ياد آرد.خداى متعال در سوره فاتحه كه مسلمانان هر روز در نمازهاى پنجگانه آن را تكرار مىكنند، اين دعا را
قرار داده است:اِهْدِنا الصِراطَ المُستَقِيم* صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمتَ عَلَيهِم؛ما را به راه راست راهنمايى كن، راه كسانى كه به آنها نعمت عطا كردى.و پيامبران پيشقراولان كسانى بودند كه خداى سبحان به ايشان نعمت ارزانى داشت، لذا خداوند به مؤمنين
مىآموزد كه بايد در تمام گفتار و كردار خود، پيامبران را سرمشق و الگو قرار دهند.
معجزات پيامبران
هر شخص با ايمان بايد اذعان داشته باشد كه خداوند پيامبرانش را در جهت اثباتِ درستى دعوتشان براىمردم با تأييدات خاص خويش مورد توجه قرار داده است، تأييداتى كه از حيطه عقل و انديشه بشرى خارج و
گواهى بر اين امر است كه آنان فرستادگان خدايند.بر اين گونه تأييدات گاهى لفظ «معجزات» يا
«نشانهها» يا «بيّنات» اطلاق مىشود؛ زيرا كارهايى برتر از قدرت بشر و خارج از حدّ توانايى و
ماوراى دانش و فهم انسانها و مخالف سنّتهاى مادى و قوانين متعارف طبيعى است. در اين زمينه لفظ
«معجزات» بيشتر به كار برده مىشود و از اين رو «معجزه» ناميده شده كه بشر، از انجام امورى مانند آن
عاجز و ناتوان است.دانشمندان معجزه را امورى فوقالعاده دانستهاند كه خداوند به دست پيامبران به
اجرا در مىآورد تا ايشان به وسيله آن، بر صدق نبوت خويش اقامه دليل كنند. اين معجزات، ذاتاً محال
نبوده و عقل و واقعيت، مؤيّد آنها هستند. چه بسا مردانى كه در طول تاريخ به پاخاسته، مدعى پيامبرى
شدند و با كارهاى خارق العاده خويش، مردم را به مبارزه طلبيدند. مردم نيز آن كارها را آشكارا ديدند و
عده زيادى بدانها گرويده، ايمان آوردند.بنابراين، پيامبر فرمان خداوند را به مردم ابلاغ مىكند. كسانى كه داراى فطرتى سالمند، نور حقيقتى
را كه پرتو افكن شده، دريافت مىكنند. ولى آنان كه فطرتى تباه شده دارند، از سرِ عناد و تبختر اين
نورِ هدايت را ناديده مىگيرند. به همين دليل حكمت الهى اقتضا مىكند كه پيامبران با دليل و برهان
حمايت شوند تا زبان ستيزهجويان و بدخواهانْ كوتاه، عذر آنها ردّ و حجت بر آنها تمام شود.معجزه، فرمول علمى ندارد و نمىتوان آن را با ابزار انجام داد، ولى سحر و جادو داراى ابزار و قوانين
است و امكان دارد شخص آن را بياموزد و جادوگرى كند و كارهايى همانند امور خارقالعاده انجام دهد، در
صورتى كه آن كار از امور خارقالعاده نيست.(21)