همراه با پیامبران در قرآن نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
هنگامى كه يوسف(ع) رشد كرد و به كمال قدرت خود، كه همان دوران جوانى بود رسيد، خداى متعال بدو مسند
حكمفرمايى و دانشى سودمند عنايت فرمود و خداوند چنين پاداشى را به نكوكاران مىدهد.وَجاءَتْ سَيّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ فَأَدْلى دَلْوَهُ قالَ يا بُشْرى هذا غُلامٌ
وَأَسَرُّوهُ بِضاعَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِما يَعْمَلُونَ * وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ
دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ وَكانُوا فِيهِ مِنَ الزّاهِدِينَ * وَقالَ الَّذِى اشْتَراهُ مِنْ مِصْرَ
لِامْرَأَتِهِ أَكْرِمِى مَثْواهُ عَسى أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً وَكَذلِكَ
مَكَّنّا لِيُوسُفَ فِى الأَرضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الأَحادِيثِ وَاللَّهُ غالِبٌ
عَلى أَمْرِهِ وَلكِنَّ أَكْثَرَ النّاسِ لا يَعْلَمُونَ * وَلَمّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْناهُ
حُكْماً وَعِلْماً وَكَذلِكَ نَجْزِى المُحْسِنِينَ؛ (5)كاروانى از راه رسيد و سقاى قافله را براى آب فرستادند، دلو را كه از چاه برآورد گفت:چه مژدهاى!او
را پنهان داشتند كه سرمايه تجارت آنان باشد و خداوند به آنچه انجام مىدهند آگاه است و او را به
بهايى اندك فروختند و در آن بىرغبت بودند.عزيز مصر كه او را خريدارى كرد، به همسر خويش سفارش كرد
كه مقامش را بسيار گرامى دار كه اميد است براى ما سودمند واقع شود و يا او را به فرزندى انتخاب كنيم و
ما اين چنين يوسف را به مكنت و اقتدار رسانديم و براى اين كه به او تعبير خواب را بياموزيم و خداوند
بر كار خود غالب و تواناست، ولى بيشتر مردم نمىدانند و آنگاه كه يوسف به سن رشد و كمال رسيد، او را
مسند حكمفرمايى و مقام و دانش عطا كرديم و اينچنين، نيكوكاران را پاداش مىدهيم.