282- خدايا من على (ع ) را دوست دارم - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

282- خدايا من على (ع ) را دوست دارم

شهر بن حوشب گويد: از ابا امامه باهلى شنيدم كه مى گفت : والله ، شكوت و بزرگى مقام ظاهر معاويه مرا از گفتن حق درباره على (عليه السلام ) باز نمى دارد. از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم شنيدم كه مى فرمود: على (عليه السلام ) از همه شما برتر است ، و داناترين شما در دين و بيناترين شما به سنت من است ، و از همه شما بيشتر و بهتر آن گونه كه سزاوار است ، كتاب خدا را قرائت مى كند، بار خدايا! من على را دوست دارم تو نيز دوستش بدار، بار خدايا! من على را دوست دارم تو نيز دوستش بدار(338)

283- ظرف پر از آب شد

على (عليه السلام ) مى فرمايد: در برخى از جنگها در حالى كه آب تمام شده بود رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مرا ماءمور ساخت و فرمود: اى على ظرفى برايم بياور، وقتى آن ظرف را براى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آوردم دست راست خود را به همراه دست من در ظرف گذاشت آنگاه فرمود: بجوش ؛ آنگاه آب از ميان انگشتان ما جوشيد و بر آمد و ظرف پر از آب شد.(339)

284- فرمان جنگ گرفت

على (عليه السلام ) مى فرمايد روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به من فرمود: به زودى با پيمان شكنان (ناكثين ) و ستمگران (قاسطين ) و از دين بيرون رفتگان (مارقين ) خواهى جنگيد، هر كدامشان با تو بجنگند براى تو در برابر هر يك نفر از آنان شفاعت صد هزار نفر از شيعيانت خواهد بود على (عليه السلام ) مى فرمايد: به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم عرض كردم : اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم پيمان شكنان كيستند؟ حضرت فرمود: طلحه و زبير به زودى در حجاز با تو بيعت مى كنند و در عراق پيمان مى شكنند، وقتى چنين كردند با آنها نبرد كن كه در جنگ با آنان پاكى و طهارتى براى اهل زمين است .

آنگاه عرض كرد: يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم ستمگران كيستند؟ حضرت فرمود: معاويه و يارانش سپس گفتم : از دين بيرون رفتگان كيستند؟ حضرت فرمود: ياران ذوالثديه و آنان از دين همچون تير از كمان بيرون مى روند، آنان را بكش كه در كشتن آنان فرج و گشايش براى اهل زمين است و عذابى شتابان بر آنان از براى دين بيرون رفتگان است ؛ و اندوخته اى براى تو در نزد خداى عزيز و چليل در روز رستخيز است .(340)

285- از سنگ آب جوشيد

على (عليه السلام ) مى فرمايد: در يكى از جنگها رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بى آب ماند و به من گفت : اى على ، نزد آن صخره سنگ برو و بگو من فرستاده رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم هستم براى من آب روان على (عليه السلام ) مى فرمايد: سوگند به خدائى كه او را به نبوت گرامى داشت وقتى پيغلم را به آن سنگ رساندم در سنگ زائده هاى مثل پستان گاو پيدا شد و از هر پستان آب جارى گرديد، وقتى اين را مشاهده كردم به خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم شتافتم و به او خبر دادم .

/ 367