931- مردم دو گونه اند - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(عليه السلام ) كداميك به شرك سزاوار ترند؟ فرمود: آنكه تير تهمت زده است و مردى كه بازيچه جريانات روز گردد و هر افسانه دروغين كه ساخته شود او دنباله اش را درازتر بكشد و مردى كه خدايش عزوجل قدرتى بدست او داده باشد و او گمان كند كه فرمان بردارى او فرمان برى از خدا است و سرپيچى از فرمانش سرپيچى از فرمان خدا در صورتى كه چنين نيست زيرا رد راه معصيت خدا از هيچ مخلوقى نبايد اطاعت كرد و مخلوق را نزيبد كه دلبند گناه گردد، پس نه در راه معصيت الهى بايد از كسى فرمان برد و نه به فرمان شخص گناهكار بايستى در آمد، و فقط مى بايست از خداوند و پيغمبرش و جانشينان او فرمان برد و اينكه خداوند دستور فرموده است فقط از دستورات پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم اطاعت شود براى اين است كه پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم معصوم است و پاك و به نافرمانى خداوند دستور نمى دهد و اينكه فقط به اطاعت جانشينان پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم امر فرموده است براى اين است كه آنان نيز معصومند و پاك ، و امر به گناه نمى كنند.(1102)

931- مردم دو گونه اند

اميرالمؤ منين (عليه السلام ) فرمود: فرزندان من مبادا با مردم ستيزه كنيد كه بيش از دو قسم نيستند، يا خردمندى است ، كه با شما مكر و حيله بكار مى برد و يا نادان كه هر چه زودتر آسيب بر شما مى رساند...، گفت : و شنود مانند نر و ماده اند كه چون با هم جفت شوند ناچار نتيجه اى خواهند داشت ، سپس دو بيت شعر انشاء فرمود:

سليم العرض من حذر الجوابا و من دارى الرجال فقد اصابا و من هاب الرجال تهيبوه و من حقر الرجال فلن يهابا هر كس از جواب گفتار خويش بهراسد، آبروى خود را حفظ كرده و هر كس با مردان مدارا كند به راه صواب رفته است و آنكه براى مردان احترام نگه دارد، آنان نيز احترامش را نگه مى دارند و آنكه آنان را كوچك شمرد بزرگى خويش را از دلهاى آنان برده است . (1103)

932- صبر در مرگ عزيزان

روزى على (عليه السلام ) به عنوان تسليت دادن به اشعث در مرگ برادرش عبدالرحمان به او فرمود: اى اشعث :

اگر بى تابى كنى در مرگ برادرت حق عبدالرحمن است كه اينگونه ادا مى نمايى و اگر صبر كنى حق خدا است كه ادا كردى ، و اگر صبر كنى قضا الهى بر تو روا شده است و تو هم آن را با صبر خود ستوده اى و اگر بى تابى كنى قضا حق و بر تو روا شده ولى تو آن را نكوهيده اى . اشعث گفت : انا لله و انا ليه راجعون اميرالمؤ منين (عليه السلام ) فرمود: آيا مى دانى معنى و تاءويل آن را كه گفتى چيست ؟ اشعث گفت : تو پايان هر دانشى و نهايت آن . آنگاه حضرت فرمود: اما گفته است در انا لله به معنى اعتراف به ملك خداست و اما گفته ات در انااليه راجعون اعتراف به هلاكت و زوال خود است .(1104)

933- چگونه صبح كردى ؟

روزى جابر به على (عليه السلام ) گفت : يا على (عليه السلام ) چگونه صبح كردى ؟ حضرت در پاسخ او فرمود:

صبح كرديم در حالى كه در نعمت هاى بى حد و شمار خداوند قرار داديم و با گناهان فراوان خود همراه ، نتوانيم از شكر خوبيهايى ، كه به ما داده است ، بجا آوريم يا زشتى هايى كه از ما پرده پوشى كرد!(1105)

934- اندرزى بنما

روزى شخصى خدمت على (عليه السلام ) رسيد و عرض كرد: يا على (عليه السلام ) مرا پندى ده . حضرتش فرمود: بتو سفارش مى كنم كه كار خير و خوب خود را هرگز زياد مپندار و گناهان خود را هر چند كه كم باشند كم حساب نكن . شخص ديگرى به آن حضرت او عرض كرد: مرا اندرزى فرما. حضرت فرمود: خويشتن خود را تلقين به فقر و

/ 367