333- امتياز شيعيان - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

333- امتياز شيعيان

سلمان فارسى مى گويد: روزى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نشسته بودم كه على بن ابيطالب (عليه السلام ) آمد، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به على (عليه السلام ) فرمود: يا على به تو مژده ندهم ؟ على (عليه السلام ) عرض كرد: چرا يا رسول الله ، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: جبرئيل از طرف خداوند به من خيبر مى دهد كه به دوستان و شيعيان تو هفت خصلت داده اند.

1- راحتى در هنگام مرگ 2- آرامش در هنگام ترس 3- روشنى در تاريكى 4آسودگى به هنگام هراس 5- عدالت به وقت ميزان 6- عبور از صراط 7- ورود به بهشت قبل از ساير مردم و امتهاى گذشته ...(393)

334- راه اداء دين

على بن ابيطالب (عليه السلام ) مى فرمايد: روزى از شدت بدهى ام نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم رفتم و از اين جهت با آن حضرت درد و دل كردم حضرت فرمود: اى على بگو: (اللهم اغتنى بحلالك عن حرامك و بفضلك عمن سواك ) اى على ! اگر به اندازه كوه صبير قرض داشته باشى خداوند آن را ادا كند (صبير نام بزرگ ترين كوه در يمن است )(394).

335- گل رحمت خداوند

ابن عباس مى گويد: روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم دست على بن ابيطالب (عليه السلام ) را گرفت و از منزل خارج شد و مى فرمود: اى گروه انصار و اى گروه بنى هاشم و اى فرزندان عبدالمطلب ، من محمدم و فرستاده خدا، همانا من از گل رحمت به همراه چهار كس ديگر از خاندانم آفريده شديم ؛ خودم ، على و حمزه و جعفر، يكى از آنها گفت : يا رسول الله ! اينها روز قيامت با تو سوار مى باشند؟ حضرت فرمود: مادرت به عزايت بنشيند، در آن روز كسى سوار نباشد، جز چهار تن من و على (عليه السلام ) و فاطمه عليهاالسلام و صالح پيغمبر، من بر براق سوارم و فاطمه عليهاالسلام بر ناقه غضباء و صالح پيغمبر بر آن شترى كه پى شد، و على (عليه السلام ) بر يكى از ناقه هاى بهشتى كه مهارش از ياقوت است و او ميان بهشت و دوزخ مى ايستد، در آن روز مردم خيس ‍ عرق هستند آنگاه بادى از طرف عرش خداوند مى وزد و عرق آنها را خشك مى كند، فرشتگان مقرب و صديقان مى گويند: اين ملكى است مقرب يا پيغمبرى است مرسل ، اما منادى از طرف عرش ندا مى دهد. او على بن ابيطالب برادر رسول خداست در دنيا و آخرت (395)

336- تنها برنده مسابقه على (ع ) بود

روزى به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم دو شتر هديه دادند، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم يكى از آن دو شتر را هديه و جايزه قرار داد براى كسى كه بتواند دو ركعت نماز به جاى آورد و چيزى از دنيا را به خاطر خود در نماز نگذارند و به فكر چيزى از دنيا نيفتد.

كسى به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در اين مسابقه پاسخ مثبت نداد. بجز على (عليه السلام ) كه پاسخ مثبت داد و حاضر شد براى خواندن نماز؛ پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم هر دو شتر را به على (عليه السلام ) مرحمت فرمود: (396) هم طراز پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم سواره بر اسب خود از منزل بيرون شد و على (عليه السلام ) همراهش پياده حركت مى كرد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اى اباالحسن ! يا سوار شو، يا برگرد؛ زيرا خداوند به من دستور داده كه چون من سوارم تو نيز سواره باشى (پياده نباشى ) و اگر تو پياده باشى من پياده شوم و چون بنشينى من نيز نشسته ام ... على جان به خداوندى كه مرا مبعوث كرده سوگند، ايمان ندارد كسى كه منكر تو باشد و به خداوند ايمان و اعتقادى ندارد كسى كه كافر به تو باشد... بخدا سوگند، يا على ! تو آفريده نشدى مگر براى آنكه خدا پرستيده شود و بوسيله تو معالم دين شناخته شوى .(397) خالدبن ربعى مى گويد: اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) براى كاى به مكه رفت ، يك عرب بيابانى را ديد

/ 367