عبدالله بن عباس مى گويد: چون رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم وفات يافت كار غسل او را اميرالمؤ منين على بن ابيطالب (عليه السلام ) بدست گرفت و عباس و پسرش ، به همراه فضل با آن حضرت بودند، چون على (عليه السلام ) از غسل پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فراغت يافت ، كفن را از چهره مبارك رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم كنار زد و گفت : پدر و مادرم فدايت ، پاكيزه زيستى و پاكيزه بدرود گفتى ، با مرگ تو چيزى از ما بريده شد كه با مرگ هيچ يك از انبياء گذشته بريده نشد، و آن نبوت و اخبار آسمانى و وحى الهى است ... پدر و مادرم فدايت ما را به نزد خدايت يادآور و ما را وجهه همت خود دار سپس خود را به روى بدن آن حضرت انداخت و صورتش را بوسيد و كفنش را به رويش كشيد(342)
287- صديق اكبر نزد پيامبر (ص )
كعب الحبر مى گويد: عبدالله بن سلام ؛ قبل از آنكه مسلمان شود روزى به حضور رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم شرفياب شد و به آن حضرت عرض كرد: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم على بن ابيطالب (عليه السلام ) در ميان شما چه نام دارد؟ پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم به او فرمود: على بن ابيطالب در نزد ما صديق اكبر (بزرگ و راستگو) نام دارد.عبدالله عرض كرد: گواهى مى دهم كه معبودى جز الله نيست و محمد صلى الله عليه و آله و سلم رسول خداست ، و...همانا من در تورات يافته ام كه محمد صلى الله عليه و آله و سلم پيامبر رحمت است و على (عليه السلام ) بر پا دارنده حجت دليل خداست .(343)
288- تو حزب خدائى
حضرت رضا (عليه السلام ) از پدران بزرگوارش و از اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به من فرمود:يا على ! اين دين با تو شروع شده و بدست تو پايان مى پذيرد، صبر را پيشه سازيد كه سرانجام امور از آن پرهيزكاران است ، شما حزب خدائيد و دشمنانتان حزب شيطان ، خوشا به حال آنكس كه از شما فرمان برد، و واى بر آنكس كه شما را نافرمانى كند، شما حجت و دليل خدا بر آفريدگانش و دستاويز محكم خدائيد. پس هر كس به آن دستاويز چنگ زند هدايت يافته و آن كس كه آن ريسمان را رها سازد گمراه گردد من از خداوند بهشت را برايتان درخواست مى كنم ...(344)
289- قلب با ايمان
روزى ميمونه همسر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم گفت : اى رسول خدا! من از ميان اصحاب تو! تنها تعداد كمى را مى شناسم كه على بن ابيطالب (عليه السلام ) را دوست بدارند، حضرت فرمود: همان جمع كم مؤ منين ؛ (در حقيقت ) زياد هستند. تو از اينها كدامشان را مى شناسى ؟ ميمونه گفت : اباذر و مقداد و سلمان را مى شناسم و شما مى دانى كه من نيز على (عليه السلام ) را به خاطر محبت شما به او، و دلسوزى على بن ابيطالب (عليه السلام ) نسبت به شما، دوست دارم .حضرت فرمود: راست گفتى . تو قلبت را خداوند به ايمان آزموده است .(345)
290- پاك و پاكيزه و معصوم
ابن بابويه از اميرالمؤ منين (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: روزى با حسنين عليهم السلام و فاطمه