772- شعارها در ميدان جنگ - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و شخصا به ميدان رفت و ابن صبح را كشت ، سرباز ديگرى از سپاه شام به ميدان آمد، آنهم كشته شد، نفر سوم نيز به جنگ آمد او هم توسط تيغ كافر كش على (عليه السلام ) به خاك افتاد، آنگاه امام در ميان دو لشكر با صداى بلند فرمود:

اگر شما در قتل و خونريزى پيشدستى نمى كرديد ما به روى شما شمشير نمى كشيديم .(924)

772- شعارها در ميدان جنگ

در صدر اسلام توسط پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرهنگ شعار دادن در جنگ در جامعه اسلامى جارى شد، در جنگ حضرت على (عليه السلام ) با سپاه منحرف و جهنمى جمل ؛ عايشه در ميان سپاه خود فرياد مى زد: فانما يصير الاحرار.

على (عليه السلام ) با صداى بلند به سپاهيانش فرمود: در پاسخ او بگوييد: يا منصور امت و سپاهيان امام (عليه السلام ) فرياد مى زدند: يا محمد؛ يا حم لا يبصرون .

لشكر عايشه فرياد مى زد: يا لثارات عثمان !!!

لشكريان امام با صداى بلند پاسخ مى دادند. اللهم انصرنا على القوم الناكثين (925)

773- زندانى بدكاران در حكومت على (ع )

زندانى شدن مجرمان در عصر حكومت على (عليه السلام ) يكى از كيفرهايى بود كه مى توانست در مواردى كارگشا باشد در اين نوشته به گوشه هايى از اين روش اشاره مى شود:

بعضى موارد حبس در مورد خيانتهاى ادارى بوده است كه از آن جمله مسؤ ول بازار اهواز به نام ابن هرقه مرتكب خيانتى شده بود. امام در نامه اى به رفاعة بن شداد بجلى (قاضى و والى اهواز) نوشتند كه ابن هرقه را از كار بركنار كند و او را به حبس اندازد و هر روز جمعه او را زا زندان بيرون آورده و تازيانه به او فرود آرد و در بازارها او را بگرداند و در زندان خوار و ذليل زندگى كند، و پاهاى او بسته باشد و فقط به هنگام اداى نماز او را باز كند و هيچ كس با او در زندان تماس نگيرد و اگر كسى چنين كرد و به او تلقين نمود و اميد داد تماس گيرنده با تازيانه تعزير شود و شبانگاه ، زندانيان از داخل زندان بيرون برده شوند و به محوطه آزاد آورده شوند اما او از چنين امكانى بهره نبرد مگر ترس تلف شدن او باشد...(926) و امام در مواردى ديگرى مثل خيانتهاى مالى واليان خود منذربن جارود؛ يزيد بن حجيه التيمى نيز دستور دادند كه آنان را به زندان اندازند.(927)

774- توبيخ فرمانده اى ضعيف

مسيب بن نجية الفزارى از سوى امام مسؤ ول شد، تا با دو هزار نفر از قبيله همدان براى سركوبى عبدالله بن سعدة حركت كند دو لشكر با يكديگر برخورد كردند و عبدالله بن سعدة عقب نشينى كرد و در منطقه تيماء تحصن نمود و لشكريان مسيب گرد محل استقرار عبدالله بن سعدة را محاصره كردند، شبانگاه متحصنان توانستند از قلعه بيرون روند و به شام بگريزند، پس از بازگشت ، امام فرمانده خود را مورد عتاب قرار داد و چند روزى او را در زندان جاى داد. سپس او را آزاد كرد و مسؤ وليت اخذ صدقات در كوفه را به او واگذار كرد.(928)

775- برخورد امام با جاسوسان

در حكومت 5 ساله خود، امام از مساءله جاسوسان دشمن غفلت نمى كرد، به عنوان نمونه معقلة بن هبيره پس از فرار به سوى معاويه براى برادر خود (نعيم بن هبيره ) نامه اى نوشت و به او اطلاع داد كه با معاويه ، سخن گفته است و زمينه امارت و... را براى او فراهم ساخته است . معقله ، اين نامه را توسط يكى از نصرانيان بنى تغلب براى برادرش فرستاد، اين نصرانى دستگير شد و او را به حضور امام آوردند، حضرت دستور دادند كه دست نصرانى را قطع كنند و او هم در اثر آن در گذشت .(929)

/ 367