روزى على (عليه السلام ) به جماعتى فرمود: من آيه اى از قرآن را نازل نشده الا اينكه مى دانم آن آيه در كجا و درباره چه سى نازل شده ، در دشت نازل شده يا در كوه .سؤ ال كردند: درباره خود شما چه آيه اى در قرآن نازل شده است ؟ حضرت فرمود: اگر از من نمى پرسيديد به شما نمى گفتم ، همانا درباره من اين آيه نازل شده (851) (همانا تو منذرى و براى هر قومى رهبرى ) و رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم منذر است و من رهبر شما هستم به آنچه كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آورده است .(852) لذا وقتى در روز وحى به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مى رسد تا شب نشده بود پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم وحى الهى را به على (عليه السلام ) مى رساند، اگر شب هنگام به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم وحى مى شد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم صبح نمى كرد تا آنكه وحى الهى را به على (عليه السلام ) خبر مى داد(853).
721- ارادتمندى ، سعادتمندى
حجاج بن يوسف دو تن از دوستان على (عليه السلام ) را دستگير كرد به يكى از آنها گفت : از على بيزارى بجو!او گفت :! اگر اين كار را نكنم تو چه خواهى كرد؟ حجاج گفت : به خداوند تو را مى كشم يا با بريدن دو دست يا دو پايت هر كدام را مى خواهى خود انتخاب كن .او گفت : اى حجاج روز قصاص (قيامت ) مى رسد تو خود هر كدام را مى خواهى اختيار كن .حجاج گفت : بخدا زبان تيزى دارى ، پروردگارت كجاست ؟ او گفت : در كمين هر ستمكار، حجاج دستور داد هر دو دست و پاى او را بريدند و بدارش زدند: حجاج سراغ رفيق او رفت آنگاه از او پرسيد: تو چه مى گويى ؟ او نيت گفت : من نيز هم عقيده رفيق خود هستم ، حجاج دستور داد تا گردن او زدند و سپس به دار آويختند.(854)
722- نماز جمعه
امام على (عليه السلام ) فرمود: حاضران در نماز جمعه سه دسته اند، دسته اول آنهائى هستند كه با تواضع و آرامش ، پيش از امام حاضر مى شوند و نماز جمعه اينها كفاره گناهانشان است تا جمعه ديگر و به اضافه سه روز هم بيشتر، چون خداوند مى فرمايد هر كه حسنه اى انجام دهد ده برابر آن را دارد. (855) دوم مردمى كه با جنجال و تملق و دلتنگى حاضر شوند، اين مردم هم گناهانشان ريخته مى شود.سوم ، مردمى كه در حال خطبه امام مى آيند كه اين خلاف سنت است و او از آن دسته است كه چون از خداوند درخواستى كند خداوند اگر بخواهد به او عطا مى كند و اگر نخواهد محرومش خواهد كرد(856)
723- مست جام ولايت على (ع )
روزى على (عليه السلام ) يكى از شيعيانش را كه مدتهاى مديدى او را نديده بود ديدار كرد، با اينكه