314- درخواست رسول خدا (ص ) از پروردگار - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

314- درخواست رسول خدا (ص ) از پروردگار

وقتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در ميان سرزمين قديد (بر وزن زبير نام جايى است در نزديكى مكه ) فرود آمد، به على بن ابيطالب (عليه السلام ) فرمود: اى على ، من از خدا خواسته ام كه بين من و تو دوستى برقرار كند و ساخت . و از او خواستم كه ميان من و تو برادرى افكند، پس افكند، و از او خواست كه تو را وصى و جانشين من قرار دهد، و داد.

مردى از آن قوم گفت : بخدا سوگند يك صاع (پيمانه اى است نزديك يك من ) خرما در مشكى پوسيده ، بهتر از آن چيزهايى است كه محمد از پروردگارش خواسته است !!

چرا محمد ملك و سلطنتى درخواست نكرده كه او را بر دشمنش ياى دهد، يا گنجى كه بدان سبب بر فقر و تهيدستى خود چيره گردد؟! پس ‍ خداى متعال اين آيه (373) را فرستاد:

گويا پارى از آنچه به تو وحى شده ناديده مى گيرى ، يا سينه ات به تنگ مى آيد از اينكه مى گويند: چرا گنجى بر او فرود نيامده يا فرشته اى در كنار او نيامده است ؟ جز اين نيست كه تو تنها بيم دهنده اى و خداوند به هر چيزى وكيل است .(374)

315- خليفه خدا در زمين كجاست ؟

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: چون روز قيامت شود، آواز دهنده اى از اندرون عرش ندا دهد: خليفه خداوند در زمينش كجاست ؟ پس حضرت داود پيامبر (عليه السلام ) بر مى خيزد، از جانب خداوند ندا دهند:

منظور ما تو نيستى هر چند كه خليفه خداوند بوده اى .

بار دوم ندا رسد: خليفه خداوند در زمينش كجاست ؟ پس اميرالمؤ منين على بن ابيطالب (عليه السلام ) بر مى خيزد، از جانب خداوند ندا مى رسد: اى آفريدگان ، اين على بن ابيطالب خليفه خدا در زمين او، و حجتش بر بندگان او است ، پس هر كه در دنيا به ريسمان (ولايت ) او آويخته امروز نيز به ريسمان او بياويزد تا از نور او روشنى گيرد، و به دنبال او به درجات بلند بهشتى راه يابد پس مردمى كه در دنيا به ريسمان امام على (عليه السلام ) آويخته بودند برخاسته و بدنبال آن حضرت به بهشت مى روند.

سپس از جانب خداوند ندا مى رسد: هان ! هر كس در دنيا دنبال پيشوائى راه افتاده (امروز نيز) بدنبال او بهر جا كه مى خواهد و او مى رود، راه بيفتد...(375)

316- خبر شهادت

امام على (عليه السلام ) مى فرمايد: وقتى آيه اذا جاء نصر الله و الفتح بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نازل شد، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به من فرمود: اى على ! به تحقيق نصرت خداوند و فتح او فرا رسيده ، پس هر گاه كه ديدى مردم دسته دسته در دين خدا وارد مى شوند به حمد پروردگارت تسبيح كن و از او آمرزش بخواه كه خداوند پذيرنده توبه است .

اى على ! خداوند جهاد را در فتنه اى كه پس از من رخ مى دهد بر مؤ منين واجب نموده چنانكه جهاد با مشركين را در ركاب من بر آنان واجب ساخته بود.

على (عليه السلام ) عرض كرد: اى رسول خدا! آن فتنه اى كه خداوند جهاد درباره آن را، بر ما واجب نموده كدام است ؟ حضرت فرمود: فتنه گروهى كه شهادت به لا اله الا الله و اينكه من رسول خدا هستم مى دهند اما با اينحال مخالف سنت من و طعنه زننده در دين من هستند.

على (عليه السلام ) عرض كرد: اى رسول خدا! پس به چه جهت با آنان بجنگيم در حالى كه آنان شهادت به لا اله الا الله و رسالت الهى شما مى دهند؟ حضرت فرمود: به جهت پديد آوردن مسائل بى سابقه و بدعت گزارى در دين ، و جدا شدنشان از فرمان من ، و حلال شمردن آنها در ريختن خون عترت من ،.

على (عليه السلام ) عرض كرد: اى رسول خدا! شما مرا به شهادت مژده فرمودى ، از خدا بخواه كه براى من در اين باره شتاب ورزد.

حضرت فرمود: آرى من به تو مژده شهادت داده بودم ، پس چگونه خواهى بود آن زمان كه اين از اين رنگين شود؟- و با دست مبارك اشاره به سروريش من نمود- عرض كردم : اى رسول خدا! حال كه چنين مژده اى بمن داده اى ، ديگر جاى صبر نيست بلكه جاى مژدگانى و سپاس است . حضرت فرمود: آرى

/ 367