895- فرق بين ايمان و يقين - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

895- فرق بين ايمان و يقين

روزى اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) از دو فرزند ارجمندش امام حسن و امام حسين عليهم السلام پرسيد:

فرق ميان ايمان و يقين چيست ؟ هر دو براى رعايت ادب سكوت كردند تا هر يك كه پدر مورد خطاب قرار داد پاسخ دهد. امام خطاب به فرزند بزرگتر فرمود: يا ابا محمد (كنيه امام حسن (عليه السلام ) است ) پاسخ ده .

امام حسن (عليه السلام ) پاسخ داد بينهما شبر يعنى فاصله ايمان و يقين يك وجب است . پدر از او توضيح خواست و امام مجتبى (عليه السلام ) در توضيح فرمودند:

لان الايمان ما سمعناه باذاننا و صدقناه بطوبنا و اليقين ما ابصرناه با عيننا و استدللنا به على ما غابب عنا؛ يعنى : ايمان چيزى است كه به گوش مى شنويم و با دل آن را تصديق مى كنيم و يقين چيزى است كه با چشم آن را مى بينيم و به آن بر چيزى كه از ما پنهان است استدلال مى كنيم .(1065)

896- سفارش رعايت آداب اجتماعى

در سفارشى حضرت على (عليه السلام ) به فرزند خود حضرت امام حسين (عليه السلام ) فرموده است :


  • حسين اذا كنت فى بلدة
    و لا تفخرن فيهم بالنهى
    فكل قبيل بالبابها


  • غريبا فعاشر بآدابها
    فكل قبيل بالبابها
    فكل قبيل بالبابها



حسين جان هر گاه در شهرى غريب بودى ، با آداب و رسوم آن محل زندگى كن ، عقل خود را بكار گير، و در ميان آنان فخر و مباهان به خود راه مده .

زيرا هر جمعيتى عقلاء و خردمندانى دارد و رسوم خود را محترم مى شمارد.(1066) و در برخورد با جاهلان حضرتش مى فرمايد:


  • و لقد امر على اللئيم يسبنى
    فمضيت عنه و قلت لا يغنينى


  • فمضيت عنه و قلت لا يغنينى
    فمضيت عنه و قلت لا يغنينى



به تحقيق گاه مى گذرم بر شخص پستى كه به من ناسزا مى گويد: پس از او مى گذرم و به خود مى گويم كه مقصود او من نيستم .

897- صبر براى روزى حلال

روزى على (عليه السلام ) وارد مسجد شد و به مردى گفت : استر مرا نگاهدار. آن مرد بدبخت دهنه بند استر آن حضرت را باز كرد و با خود برد، على (عليه السلام ) پس از نماز در حالى كه دو درهم در دست مباركش بود و قصد داشت آن را به عنوان مزد به آن مرد بدهد از مسجد خارج شد، ديد آن مرد دهن بند را دزديده و استر را به حال خود رها كرده ، دو درهم را به يكى از خدمتكاران داد تا دهن بندى براى استر بخرد. خدمتكار دهن بند دزديده شده را در بازار در مغازه اى مشاهده كرد، كه صاحب مغازه به دو درهم خريده بود، خدمتكار نيز دهنه را به دو درهم از آن صاحب خريد و به على (عليه السلام ) برگرداند. آنگاه على (عليه السلام ) فرمود: ( ان العبد ليحرم نفسه الرزق الحلال بترك الصبر و لا يزداد على ما قدر له ؛ به حقيقت كه بنده اى با افتادن در عجله و ترك صبر و استقامت روزى حلال الهى را بر خود حرام مى كند و چيزى هم از مقدار مقدر شده بوسيله حضرت حق به خود اضافه نمى كند)!!(1067)

898- فضيلت ماه شعبان

روزى حضرت امير على (عليه السلام ) بر گروهى از مسلمانان كه در مسجد نشسته و مشغول مشاجره كلامى بودند وارد شدند و بر آنها سلام نمودند، آنها پاسخ گفته و آن حضرت را به جمع خود دعوت كردند حضرت پس از سرزنش آنان فرمود: اى گروه بدعت گزار امروز اول ماه شعبان است خداوند آن را به آن جهت شعبان ناميد كه نيك ها در آن شاخه شاخه مى شود و درهاى بهشت را در آن گشود و نعمت هاى بهشتى را با ارزانترين قيمت و آسانترين راه بر شما عرضه كرده ، اما شما از آن ابا داريد، آنگاه فرمود: شاخه هاى نيكى در اين ماه ،

/ 367