فصل اول : تولد تا بعثت - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بسوخت حافظ و ترسم كه شرح قصه او به سمع پادشاه كامكار ما نرسد آيا كسى بود يا هست كه سخن او را درياب ، و خويشتن خويش را در فضاى معطر مطهر او گم كند.

به ادعا نتوان شيعه بود، شيعه كسى ست كه پاى خود بگذارد به جاى پاى على (5) آيا براستى در بيت الاحزان فاطمه عليهاالسلام زمزم جارى و جاويد اشكهاى زهرا عليهاالسلام ، جزء براى غم مظلومى على جاريست ؟ زهرا جان ؛ اين نوشته ها را از اول براى خرسندى تو نوشتم (6) براى زنى كه غصه دار غريبى ، مرد تنها مدينه است .

مدينه بعد از نبى صلى الله عليه و آله و سلم زهرا جان !

هر چه بر سر دلم مى كوبم ، آرام نمى گيرد بر آن يتيم نواز عرب ، على مرتضى بفرما بر اين يتيم بيچاره اى كه زمين خورده شيطان و نفس است دستى از سر لطف بر كشد.

زهرا جان !

به خداى تو سوگند! قلبم قبله اى جز تو ندارد اى قبله من قبر تو كجاست ؟ براى تو ناليم يا از براى همسرت ؟ زهرا جان !

اين سر پرغوغا و ناآرام ما پرچم ارادت به توست كه بر نيزه ى تن ناله كنان چون شمع بقيع مى سوزد.

و اميد اينكه روزى به عشق آل فاطمى بر چوبه دار سرافراز و لاله گون ، آرام گيرد.

زهرا جان !

وجود ما از خاك ، پاك فرما روى دشمنانش سياه و جانم به فدايش و لعنت خدا بر ظالمان آل محمد صلى الله عليه و آله و سلم

فصل اول : تولد تا بعثت

1- خبر تولد على (ع )

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: هنگامى كه پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم از مادر متولد شد، فاطمه بنت اسد نزد همسر خود ابوطالب (پدر على (عليه السلام )) آمد و مژده تولد پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم را به او داد، ابوطالب به او فرمود: يك سبت (روزگار دراز و طولانى ) صبر كن من هم مژده تولد مانند آن را كه جز نبوت ندارد، به تو خواهم داد، آنگاه امام فرمود: سبت مدت سى سال است و فاصله زمانى بين تولد پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم تا تولد اميرالمؤ منين (عليه السلام ) سى سال بود.(7)

2- دستهايم رو به خداست !!

وقتى حضرت امير (عليه السلام ) بدنيا آمد، فاطمه بنت اسد همانند ساير نوزادان على (عليه السلام ) را قنداق مى كرد و دستهاى آن حضرت را در قنداق مى بست . اما بعد از اينكه فاطمه به سراغ على (عليه السلام ) مى آمد، مشاهده مى كرد دستهاى آن حضرت بيرون از قنداق است و پارچه ها هم پاره شده است ، فاطمه بنت اسد دو پارچه مصرى محكم آورد دستهاى آن حضرت را محكم تر از قبل بست و آنگاه حضرت را در گهواره خود گذاشت ، حضرت امير (عليه السلام ) با تكانى ، مجدد دستمال ها را پاره كرد و دست خود را از قنداق بيرون آورد، مجدد فاطمه بنت اسد با سه پارچه محكم دست هاى حضرت را مى بندد، اجمالا تا هفت بار و هفت پارچه بر روى هم ، دست هاى حضرت را در قنداق مى بندد باز حضرت دستان خود را باز مى نمايد. آنگاه حضرت على (عليه السلام ) به مادر خود مى فرمايد.

مادر دست مرا رها كن ، دست على بايد باز باشد كه به درگاه خدا دراز كند (8)

/ 367