685- توبه كننده ، آزاد شد - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيه را خواند (و كمنتم امواتا فاحياكم ثم يميتكم ثم يحييكم ؛ و شما مرده بوديد، شما را زنده كرد و دگر بار بميراند و باز راوى گفت : چون خستگى آن حضرت برطرف شد، عرض كردند: يا على (عليه السلام ) در كدام كاخ منزل مى كنى ؟ فرمود: مرا در كاخ خبال منزل ندهيد (كاخ فساد) پس به سراى جعدة بن هبيره مخزومى وارد شد. (ام هانى خواهر حضرت امير (عليه السلام ) بود كه همسر او هبيرة بن ابى وهب مخزومى بود).(806)

685- توبه كننده ، آزاد شد

در عصر خلافت امام على (عليه السلام ) مردى با پسرى لواط كرده بود ولى بعد از اين عمل زشت و كبيره سخت پشيمان شده بود او به حضور امام على (عليه السلام ) آمد و در حالى كه گريه مى كرد و سخت پريشان بود با كمال شرمندگى عرض كرد: يا على (عليه السلام ) من لواط كرده ام مرا با اجراى حد الهى پاك كن . زيرا من طاقت آتش دوزخ را ندارم . امام على (عليه السلام ) فرمود: اى مرد! برو به خانه خود، شايد تلخى زرد آب تو، به حركت در آمده ؟ (و اشتباه مى كنى ) او رفت و فرداى آن روز بازگشت و باز گفت : با پسرى لواط كرده ام مرا پاك كن . على (عليه السلام ) به او فرمود برو به خانه ات شايد تلخى زرد آب تو، به حركت در آمده است ؟ او رفت و روز سوم نزد امام آمد و همان صحبت را تكرار كرد، حضرت نيز همان پاسخ بار اول و دوم را به او داد.

اما روز چهارم آمد و اقرار به لواط كرد. امام على (عليه السلام ) به او فرمود: پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم در مورد لواط كننده به يكى از سه امر حكم فرموده هر كدام را مى خواهى خودت انتخاب كن او عرض كرد آن سه حكم چيست ؟ على (عليه السلام ) فرمود: زدن گردنت با شمشير، پرتاب كردن تو با دست و پاهاى بسته از بالاى كوه به زمين و يا سوزاندن در آتش او به على (عليه السلام ) عرض كرد: كداميك از اين سه حكم سخت تر را براى خود برگزيدم ، وسايل آتش را فراهم كردند گناهكار دو ركعت نماز خواند سپس چنين دعا كرد: خدايا! مى دانى كه مرتكب گناه لواط شدم سپس از مجازاتش در آخرت ترسيدم نزد وصى و پسر عموى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم تو آمدم و از او تقاضا كردم مرا پاك سازد، او مرا بين يكى از سه مجازات مخير نمود و من در ميان آنها سخت ترين آن را برگزيدم ، خدايا! از درگاهت مى خواهم كه همين مجازات را كفاره گناهم قرار دهى و در آخرت مرا در آتش دوزخ نسوزانى سپس برخاست در حالى كه به خاطر گناهش گريه مى كرد در ميان گودال آتش نشست و شعله هاى آتش ‍ بدن او را فرا گرفت اين منظره به قدرى رقت بار بود كه امام على (عليه السلام ) با دين آن منقلب شد و گريه كرد... آنگاه اميرمؤ منان على (عليه السلام ) به او فرمود: اى شخص از ميان آتش برخيز كه فرشتگان آسمان و زمين را به گريه انداختى خداوند توبه تو را پذيرفت و مراقب خود باش كه ديگر آن گناه را انجام ندهى .(807)

686- به حساب خدا بگذار...

عبدالرحمن بن جندب مى گويد: زمانى كه همراه با اميرالمؤ منين (عليه السلام ) از صفين برگشتم و خانه هاى كوفه را ديدم چشم ما به پير مردى افتاد كه در سايه خانه اش نشسته بود، و آثار مرض رد قيافه اش ديده مى شد، على (عليه السلام ) به او فرمود: صورتت را رنگ پريده مى بينم ، ايا بخاطر بيمارى است ؟ عرض كرد:

آرى يا اميرالمؤ منين (عليه السلام ). آنگاه حضرت فرمود: آيا از اين بيمارى كراهت دارى ؟ عرض كرد: يا على هرگز دوست ندارم به چنين مريضى كسى دچار شود، امام فرمود: آنچه را كه به تو رسيده به حساب خدا نمى گذارى عرض كرد: چرا! حضرت فرمود: ترا به رحمت پروردگارت بشارت باد و بدان كه بخاطر اين بيمارى گناهت آمرزيده شده ...(808)

687- على (ع ) و رنج ها و مصائبش

يك نفر يهودى از امتحانات و آزمايشات الهى كه على (عليه السلام ) از آنها سرافراز بيرون آمده بود سؤ ال كرد. حضرت تمامى امتحانات الهى خود را بر شمرد و دقيقا به بيان مسائل اجتماعى آن زمان مى پردازد و دقيقا در لابلاى گفتار امام ؛ مظلوميت آن حضرت نمودار است كه در اينجا به يكى از آنها اشاره مى شود:

على (عليه السلام ) فرمود: اى برادر يهودى كسى كه پس از ابوبكر زمامدار حكومت شد در ورود و خروج همه كارها با من مشورت مى كرد و طبق دستور من كارها را انجام مى داد و در كارها سخت از من نظر مى خواست و

/ 367