302- چه كسى ولى ماست ؟ - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

302- چه كسى ولى ماست ؟

انس بن مالك به سلمان فارسى گفت : از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم سوال كن كه چه كسى جانشين و وصى شماست ؟ سلمان نيز از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم اين موضوع را سؤ ال كرد، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اى سلمان وصى موسى (عليه السلام ) چه كسى بود؟ سلمان جواب داد: يوشع بن نون . آنگاه فرمود: همانا وصى من وارث من ، ادا كننده دين من و انجام دهنده امور من على بن ابيطالب (عليه السلام ) است .

303- طرح پيش ساخته براى مخالفت با على (ع )

عليرغم اينكه بيعت مردم با ابوبكر در سقيفه را بعضى ها امرى تصادفى مى پنداشتند مدارك و قرائنى در دست است كه نشان دهنده آن است كه طرح مقدماتى اين طرح در زمان رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم در ضمن سفر حجة الوداع در مكه معظمه توسط چند نفر در برگشت به مدينه برنامه ريزى شده بود آنها پس از بازگشت به مدينه به خانه ابوبكر رفته و صحيفه و عهدنامه اى را كه نوشته شده بود را امضاء مى كنند حذيفه از اسماء بنت عميس (358) چنين نقل مى كند كه عده اى از مخالفان در منزل ابوبكر گرد آمدند و قراردادى را جملگى امضاء كردند كه نويسنده آن قرارداد سعد بن عاص بود(359) كه پس از درگذشت حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم با حضرت على (عليه السلام ) به مخالفت برخيزند سپس رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به هنگام ملاقات با ابوبكر از آن به صحيفه ملعونه اشاره مى نمايند كه آن چند نفرى كه امضاء كردند عبارتند از

1- ابوبكر

2- عمر بن خطاب

3- ابوعبيد

4- مفاذ بن جبل ؛

5- سالم ، غلام ابى حذيفه ؛

6- سعيد بن عاص

7- ابى عبيدة بن جراح .

304- برادر رسول خدا (ص )

وقتى كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم به مدينه هجرت كرد، تقريبا پس از گذشت پنج ماه از طرف خداوند ماءمور شد كه مهاجر و انصار را با يكديگر برادر كند.

لذا روزى در جلسه اى عمومى به مسلمانان فرمود: دو تا دو تا با يكديگر برادر دينى شويد. آنگاه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم بين سيصد نفر از مهاجرين و انصار پيمان برادرى بست و رو به مسلمانان كرد و فرمود: شما همه با هم برادريد. پس از اين پيمان به ناگاه على (عليه السلام ) با چشمهاى اشكبار گفت : يا رسول الله ! اصحاب خود را با يكديگر برادر كرديد ولى عقد اخوت ميان من و ديگرى برقرار نكرديد؟ پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رو به على (عليه السلام ) كرد و فرمود: انت اخى فى الدنيا و الاخرة ؛ تو برادر منى در دنيا و آخرت .

305- براى ازدواج چه چيزى دارى

وقتى على (عليه السلام ) از رسول خدا راجع به فاطمه عليهاالسلام خواستگارى كرد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مسرور و شادمان تبسم نموده و فرمود: ايا براى اين امر چيزى دارى ؟ على (عليه السلام ) عرض كرد: پدر و مادرم فداى شما يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم من چيزى را از شما پنهان نمى كنم آنچه دارم يك شمشير و يك زره ، يك شتر آبكش (يا اسب ) است و جز اينها چيزى ندارم .(360) نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: شمشير براى تو لازم است زيرا تو مرد جنگ هستى و با آن در راه خدا جهاد مى كنى و شتر نيز از لوازم زندگى تست كه بايد با آن آبكشى نموده و براى اهل و عيال خود كسب روزى كنى و در مسافرت ها بارت را بر آن حمل نمائى فقط زره تو مى ماند كه من آنرا به مهر زهراء مى پذيرم يا على ! مى خواهى ترا بشارتى بدهم ؟ عرض كرد: بلى پدر و مادرم فداى شما باد، فرمود: ترا بشارت باد كه خداى تعالى فاطمه عليهاالسلام را در آسمان به تو تزويج نمود پيش از اينكه من او را در زمين به تو تزويج كنم (361)

/ 367