روزى حضرت امير (عليه السلام ) در ميان اصحاب خود فرمود: من در همه عمر خود در حق كسى نه نيكى كرده ام نه بدى .اصحاب عرض كردند: يا اميرالمؤ منين (عليه السلام ) ما معنى اين سخن را نمى دانم شما اين معنى را توضيح دهيد. آنگاه حضرت فرمود: هر كسى كه در حق كسى نيكى كند جزاى آن نيكى به خود او باز مى گردد. پس در حقيقت در حق خود نيكى كرده است و هر كسى در حق كسى بدى ، نمايد سزاى آن بدى نيز به او برمى گردد، پس در حقيقت در حق خود بدى كرده است .
909- نگاه لطف
يكى از شيفتگان حضرت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در راهى همراه ايشان ملازم حضرتش بود كه ناگاه اشكش جارى شد آن حضرت علت را از او پرسش نمودند، عرض كرد: چنان محبت و علاقه شما در من جايگزين است كه از توصيف خارج است ولكن اين پسر جوان من از شما كناره مى گيرد و از دشمنان سر سخت شما مى باشد كه به اين جهت مايه حزن و تاءسف من مى باشد. حضرت فرمود: مايلى قلب او را چنان تغيير و حالش را دگرگون كنم كه از جمله دوستان ما گردد، عرض كرد منتهى آرزوى من است ، آن حضرت عطف توجه به او نمود. آن مرد گفت :مشاهده كردم چنان شيفته و جان نثار آن حضرت گرديد كه حاضر نبود آنى از حضرتش جداگردد.توان برد برون از دل ما حب على نور از مهر جهانتاب نگردد منفك (1078)
910- جلسه شعراء
حضرت على مرتضى (عليه السلام ) روزى از شعراء پرسش فرمودند كه كامل ترين آنان كيست ابى الاسود دوئلى در پاسخ گفت سراينده اين اشعار و و لقد اغتدى يدافع ركنى (الى آخر) آن حضرت پس از مطالبى فرمود: امرء القيس اشعارش ارزنده تر است و سپس دلائلى آوردند كه همه شعراء تصديق گفتار آن حضرت را نمودند.(1079) و در جايى ديگر امام فرمود:و اياك فضلات الامور فانها حرام على النفس التقى ارتكابها از زوايد زندگى و امور بيهوده حذر كن كه چنين اعمالى بر شخص پارسا روا نيست .
911- استكبار ورزى
حضرت على (عليه السلام ) در يكى از روزها خطبه اى بر مردم خواند و ضمن دعوت مردم به توحيد الهى آنها را به اطاعت از كسانى كه خداوند امر به اطاعت آنها كرده است توجه داد و آيه اى (48 سوره مؤ من ) را ياد آور شد و گفت : آيا مى دانيد استكبار چيست ؟ ترك اطاعت از كسانى كه ماءمور به اطاعت آنها هستيد و خود برتر بينى نسبت به آنها...
912- شما را سفارش مى كنم
روزى على (عليه السلام ) فرمود:شما را به پنج خصلت سفارش مى كنم كه براى دست يابى به آنها سزاوار است بر شترهاى راهوار سوار گشته و