449- كمترين ها!! - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حضرت فرمود: اگر سؤ ال تو نمى بود من اراده داشتم تا وقتى كه آنرا در لحدم نهاده شوم پوشيده بدارم .

سپس حضرت فرمود: هر گاه خواست خداوند را به اسم اعظمش بخوانى ، شش آسه اول سوره حديد (بعد از بسم الله الرحمن الرحيم ؛ تا؛ و هو عليم بذات الصدور) و آخر سوره حشر از (هو الله الذى لااله الا هو تا آخر سوره را بخوان ) بعد از آن مى گويى : يا من هو كذلك افعل بى كذا و كذا (حاجت خود را بخواه ) كه سوگند به خداوند اگر بر شقى بخوانى سعيد مى گردد. براء گفت : يا على ! قسم به خدا من آنرا براى امور دنيا نمى خوانم .

امام على (عليه السلام ) فرمود: همين صواب است . رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم مرا هم اين چنين وصيت فرمود جز اينكه مرا امر كرد كه خدا را بدان در كارهاى بزرگ و دشوار روزگار بخوانم .(523)

449- كمترين ها!!

سليم بن قيس مى گويد: از امام على (عليه السلام ) شنيدم كه مردى به حضورش آمد و اين سه سؤ ال را كرد:

1- كمترين چيزى كه انسان به آن مؤ من مى شود؟ 2- كمترين چيزى كه انسان به خاطر آن كافر مى گردد؟ 3- كمترين چيزى كه انسان به خاطر آن گمراه مى شود؟ امام على (عليه السلام ) فرمود: كمترين چيزى كه انسان به وسيله آن مؤ من مى شود آن است كخ خداوند خود را به او بشناساند، و انسان به اطاعت از خدا اقرار كند و سپس خداوند، پيامبرش را به او شناساند و او به اطاعت تاز پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم اقرار نمايد و هم چنين خداوند امام و حجتش را در زمين و گواهش را بر مردم (يعنى امام را) به او معرفى كند و او به اطاعت از امام اقرار نمايد.

سپس حضرت ادامه داد: كمترين چيزى كه انسان به خاطر آن كافر مى شود آن است كه چيزى را كه خداوند نهى كرده گمان كند كه انجام آن رواست و اين پندار را رد دين خود قرار دهد (بدعتگزار گردد) و به اين عقيده باقى بماند و خيال كند كه آنچه را (به پند او) خدا دستور داده ، بايد خدا را بر آن اساس پرستش كرد در صورتى كه چنين كسى شيطان را مى پرستد.

و كمترين چيزى كه انسان به خاطر آن گمراه مى شود: آن است كه حجت و گواه خدا بر بندگانش را نشناسد. يعنى آن امامى را كه خداوند به اطاعت از او دستور داده و رهبريش را واجب كرده نشناسد.

سليم مى گويد: عرض كردم : اى اميرمؤ منان ! آن حجت و گواهان الهى را براى من تعريف كن !

امام على (عليه السلام ) در پاسخ فرمود: آنها كسانى هستند كه خداوند (اطاعت ) آنان را (در قرآن ) قرين اطاعت خود و پيامبرش قرار داده و فرموده است :

يا ايها الذين آمنوا اطيعو الرسول و اولى الامر منكم اى كسانى كه ايما آورده ايد اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد رسول خدا را و اطاعت كنيد صاحبان امر را (524).

عرض كردم : اى اميرمؤ منان ، خدا مرا فدايت كند اين مطلب را روشن تر بيان كن . حضرت فرمود: آنها (صاحبان امر) كسانى هستند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در آخرين خطبه اش ، در روز رحلتش ‍ فرمود:

همانا من دو چيز را در ميان شما مى گذارم كه پس از من تا وقتى كه به آن دو چنگ زنيد هرگز گمراه نشويد.

كتاب خدا و عترت من كه خاندان من هستند. زيرا خداوند لطيف و آگاه به من سفارش كرده كه آن دو از هم جدا نشوند تا در كنار حوض بر من وارد گردند؛ مانند اين دو انگشت ؛ سپس امام دو انگشت اشاره خود را بهم چسبانيد و...

آنگاه فرمود: فتمسكوا بهما لاتزلوا و لا تضلوا و لا تقدموهم فتضلوا؛ پس به هر دوى اينها چنگ زنيد تا لغزش نكنيد و گمراه نگرديد و از آنها جلو نيفتيد كه گمراه خواهيد شد(525).

و در روايت از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نقل شده است كه فرمود: سوگند به خداوندى كه جان من در دست اوست اگر كسى عمل هفتاد پيامبر را انجام دهد هرگز وارد بهشت نخواهد شد مگر اين كه برادرم على (عليه السلام ) را دوست داشته باشد.(526)

450- واضع علم قواعد عربى

روزى ابوالاسود دئلى خدمت على (عليه السلام ) رسيد، ديد آن حضرت به فكر فرو رفته است . ابوالاسود مى

/ 367