در كافى از زيد شحام روايت كرده وقتى پروردگار امر فرمود: به پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم كه اميرالمؤ منين (عليه السلام ) به خلافت و امامت آن حضرت در روز غدير منصوب كند و پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم وقتى على (عليه السلام ) را در روز غدير على (عليه السلام ) را بر روى دست بلند كرد و به مردم معرف كرد و فرمود: هر آن كس را كه من آقا و مولاى او هستم ، على نيز مولا و آقاى اوست ، شياطين به نزد شيطان بزرگ خود رفتند در حالى كه خاك بر سر و صورت خود مى ريختند و فرياد مى زدند؛ شيطان به آنها گفت : اين چه حالتى است كه شما را در آن مى بينم گفتند: مگر نمى بينى پيغمبر خاتم صلى الله عليه و آله و سلم از مردم عهد و پيمان گرفت كه بر امامت و خلافت على (عليه السلام ) پاى بند باشند ما گمان نمى كنيم هيچ انسانى بتواند نقض عهد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را بكند و پيمان را بشكند، شيطان به آنها گفت ، چنين نيست كه شما تصور كرده ايد در اطراف رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم كسانى هستند كه نقض عهد مى كنند و بدانيد هرگز وعده من به شما در اين موضوع تخلف ندارد...(356)
301- امتيازات على (ع )
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: خدا سه امتياز به من داده كه على (عليه السلام ) در آنها شريك است و سه امتياز به على داده كه من در آنها شركت ندارم .پرسيدند: سه امتياز مشترك شما و على (عليه السلام ) در چيست ؟ فرمود: يكى پرچم حمد است كه على (عليه السلام ) علمدار آن است ، ديگرى حوض كوثر است كه على (عليه السلام ) ساقى آن است سوم اختيار بهشت و دوزخ است كه على (عليه السلام ) قسمت كننده آنها است .اما سه امتياز مخصوص على (عليه السلام ): پدر زنى چون من دارد، و زنى چون فاطمه عليهاالسلام و فرزندانى چون حسن و حسين عليهم السلام كه من هيچ يك از آنها را ندارم .(357)