70- شمشير ذوالفقار - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مرگ حتى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم اشعار زير را در سوگ جانسوز پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم خواند:


  • الموت لا والد يبقى ولا ولدا
    هذا النبى ولم يخلد لامته
    للموت فينا سهام غى خاطئة
    من فاته اليوم سهم لم يفته غدا


  • هذا السبيل الى ان لاترى احدا
    لو خلد الله خلقا قبله خلدا
    من فاته اليوم سهم لم يفته غدا
    من فاته اليوم سهم لم يفته غدا



مرگ نه پدر و نه فرزند را باقى نمى گذارد و برنامه مرگ همچنان ادامه دارد تا همه بميرند.

مرگ حتى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم را براى امتش باقى نگذاشت اگر خداوند كسى را قبل از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم باقى مى گذاشت او را نيز باقى مى گذاشت ناگزير ما آماج تيرهاى مرگ كه خطا نمى روند واقع مى شويم كه امروز مورد اصابت تير مرگ نشديم فردا او ما را از ياد نمى برد.(92)

70- شمشير ذوالفقار

ذوالفقار نام شمشير معروف على (عليه السلام ) است در اينكه آن چرا ذوالفقار (صاحب دو سر، يا صاحب حفره و خالها) و از كجا بدست آمده مطالب مختلفى نقل شده است (93) يكى از اقوال آن است كه اين شمشير در جنگ بدر از ناحيه دشمن به دست على (عليه السلام ) رسيد.

ماجراى آن چنين است نبيه و منبه پسران حجاج سهمى از مشركان سبك سروبى تربيت قريش بودند و همواره پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم را مى آزردند و با گفتار ناپسند خود آن حضرت را سرزنش مى كردند اين دو با پسر منبه كه عاص نام داشت در سال دوم هجرت در جنگ بدر شركت كرد و سرانجام نيز با تيغ بران آن حضرت كشته شدند. ذوالفقار كه شمشيرى داراى دو سر از فولاد، نابود در دست عاص بن منبه بود كه پس ‍ از كشته شدن او، آن شمشير به دست على (عليه السلام ) افتاد و على (عليه السلام ) آن را نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آورد و پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آن را به على (عليه السلام ) بخشيد(94)

71- مؤ من واقعى

روزى اميرالمؤ منين (عليه السلام ) از كنار عده اى كه نشسته بودند عبور مى كرد، و ديد آنها لباسهاى سفيد و گران قيمت پوشيده و (نشانه تكبر در آنها مشهود است ) رنگ صورتشان برافروخته است و خنده آنها بلند و زياد است و با انگشت خود هر كس را كه از كنارشان رد مى شود مسخره مى كنند. سپس به عده ديگر رسيد كه لاغر اندام و رنگ آنها زرد و در هنگام سخن گفتن متواضع بودند. آن حضرت در حالى كه تعجب كرده بود خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم رسيد و عرض كرد يا رسول الله دو گروه متفاوت را ديدم و هر دو گروه خود را مؤ من مى دانستند؟ صفت مؤ من چيست ؟ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم سكوتى كرد و در پاسخ حضرت على (عليه السلام ) فرمود يا على مؤ من بيست خصوصيت دارد كه اگر يكى از آنها در او نباشد ايمانش كامل نيست :

1- به نماز (جماعت ) حاضر مى شود

2- زكات را در وقت خود مى پردازد.

3- به مستمندان رسيدگى مى كند.

4- يتيم را نوازش مى كند

5- لباسهاى پاك و پاكيزه مى پوشند.

6- كمر به عبادت حق بسته اند.

7- راست مى گويد

8- به وعده خود وفا مى كند.

9- در امانت خيانت نمى كند.

10- زاهد شب و شير روز هستند.

11- در روز روزه دار و در شب بيدار و عابد هستند.

12- همسايه را آزار نمى دهد.

13- متواضعانه راه مى روند

14- تشييع جنازه مى كند و...(95)

72- منزلت على (ع ) در نزد پيامبر (ص )

صبح آن شب كه فاطمه زهرا عليهاالسلام به خانه شوهر رفت ، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم ظرفى شير به خانه آنها برده و فرمودند: فاطمه جان پدرت فداى تو باد از اين شير بياشام ، سپس رو به على (عليه

/ 367