7- لقب قضم براى على (ع ) - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

7- لقب قضم براى على (ع )

جنگ احد بود طلحة بن ابى طلحه قهرمان و پرچمدار غول پيكر دشمن به ميدان تاخت . امام على (عليه السلام ) به ميدان او رفت و درگيرى شديدى پديد آمد و سرانجام طلحه بدست على (عليه السلام ) كشته شد. هنگامى كه طلحه با على (عليه السلام ) روبرو شد فرياد زد يا قضم و به نقل ديگر گفت : يا قضيم . شخصى از امام صادق (عليه السلام ) پرسيد: چرا دشمن ، على را با اين لقب (قضم ) خواند؟ امام صادق (عليه السلام ) فرمود: اين لقب را براى اين به على (عليه السلام ) گفت .

در آغاز بعثت در مكه مشركان به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آزار مى رساندند ولى تا ابوطالب پدر على (عليه السلام ) همراه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بود كسى جراءت جسارت به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را نداشت . تا اينكه مشركان عده اى از كودكان را واداشتند تا به سوى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم سنگ بيندازند. هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از خانه خود بيرون مى آمد، كودكان سنگ و خاك به طرف پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مى انداختند. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از اين جريان رنج آور (با توجه به اينكه موضوع به ميان كودكان كشيده شده بود) به على (عليه السلام ) (كه در آن زمان حدود سيزده سال داشت ) شكايت كرد.

على (عليه السلام ) عرض كرد: پدرم و مادرم به فدايت اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم هر گاه از خانه بيرون رفتيد مرا نيز با خود بيرون ببريد. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم همراه على (عليه السلام ) از خانه بيرون آمدند كودكان مشركين ، طبق معمول خود، به سوى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم سنگ انداختند. على (عليه السلام ) به سوى آنها حمله مى كرد و هر گاه به آنها مى رسيد گوش و بينى و عضله صورت آنها را مى گرفت و فشار مى داد و در هم مى كوبيد كودكان بر اثر درد شديد گريه مى كردند و به خانه خود باز مى گشتند، پدرانشان مى پرسيدند چرا گريه مى كنى ؟ در پاسخ مى گفتند: قضمنا على قضمنا على على (عليه السلام ) ما را گوشمال و... داد از اين رو على (عليه السلام ) را به عنوان قضم ياد كردند (يعنى گوشمال دهنده و درهم كوبنده ).(14) غالب در جمله غزوه ها به شجاعت خاصه به ، بدر و حنين و خيبر و خندق (15)

8- مشاهدات قبلى و غيبى

اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در مورد مشاهدات قلبى خود در آغاز بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمايند:

ارى نور الوحى و الرسالة و اشم و ريح النبوة ... در آن هنگام نور وحى و رسالت را مى ديدم و بوى نبوت را (از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ) استشمام مى كردم .(16) از اين سخن امام (عليه السلام ) معلوم مى شود كه هر انسانى علاوه بر چشم و گوش باطنى حس شامه و بويايى قلبى نيز دارد، سپس امام (عليه السلام ) در مورد مشاهدات قلبى خود در آغاز بعثت ادامه مى دهد: و لقد سمعت رنة الشيطان حين نزل الوحى عليه صلى الله و عليه و آله و سلم ؛ هنگامى كه وحى بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم نازل شد صداى ناله شيطان را شنيدم سپس ادامه مى دهند: فقلت يا رسول الله ما هذه الزلة فقال : هذا الشيطان قد آيس من عبادته امام مى فرمايد: كه پس از شنيدن صداى ناله با گوش جان از رسول خدا پرسيدم كه يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم اين ناله چيست ؟ فرمود: اين ناله ، ناله شيطان است كه از پرستش خود نوميد شده است در اينجا پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم خطاب به اميرالمؤ منين (عليه السلام ) فرمود: انك تسمع ما اسمع وترى ما ارى الا انك لست بنبى و لكنك وزير... تو مى شنوى آنچه را من مى شنوم و مى بينى آنچه را كه من مى بينم تنها تفاوت من با تو اين است كه تو پيامبر نيستى ولى وزير من هستى .

9- پرورش دهنده على (ع )

هنگامى كه على (عليه السلام ) به سن حدود شش سالگى رسيد، قحطى و كمبود سراسر مكه و اطراف آن را فرا

/ 367