154- خبر پيامبر (ص ) از شهادت على (ع ) - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به سوى آنان بفرست . رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به منبر رفت و قضيه اخبار جبرئيل را به مردم گفت سپس فرمود: براى روز دوشنبه آماده حركت شوند، در موقع حركت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود تا ابتداء اسلام را بر دشمنان عرضه نكرده اند جنگ را شروع نكنند. اگر آنها اسلام را پذيرفتند كه جنگ نكنند در غير اين صورت آنقدر بجنگند تا همه را كشته و مردان آنها را اسير و اموالشان را به تصرف خود در آورند.

ابوبكر پس از مواجهه با دشمن با كوچكترين تهديد آنها، از جنگ منصرف شد و به مدينه برگشت . رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به ابوبكر فرمود: با دستور من مخالفت كردى و آنچه را كه به تو امر كرده بودم انجام ندادى بخدا قسم تو در اين باره معصيت مرا مرتكب شدى خالقت امرى و لم تفعل ما امرتك و كنت لى و الله عاصيا فما امرتك پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مجددا به منبر رفت و به مردم فرمود: من به ابوبكر امر كردم كه با آن گروه در صورت نپذيرفتن اسلام بجنگند اما وقتى او با صد نفر از آنان برخورد كرد ترس در دلش راه يافت و فرمان مرا ناديده گرفت . اكنون جبرئيل از ناحيه خداوند به من فرمان مى دهد كه عمر را بجاى ابوبكر بفرستم ، پس اى عمر تو نيز با چهار هزار سرباز برو، مانند برادرت ابوبكر رفتار نكن . چرا كه او خدا و مرا نافرمانى كرد، ماجراى عمر نيز مانند ابوبكر گذشت و از ديدن آن قوم گمراه نزديك بود قلبش از جا كنده شود و از مقابل دشمن فرار كرد. جبرئيل خبر بازگشت عمر را به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم داد و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم به منبر رفت و مردم را در جريان عمل خلاف عمر گذاشت و فرمود: عمر با اين كار خدا را در عرش ‍ مخالفت كرد و با دستور من مخالفت كرد و به راءى خود عمل نمود خدا راءى و انديشه ات را زشت دارد يا عمر عصيت الله فى عرشه و عصيتنى و خالفت قولى و عملت برايك الا قبح الله رايك سپس ‍ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اكنون جبرئيل به من امر كرده كه على (عليه السلام ) را با اين گروه از مسلمين به سوى آنان بفرستم ، على (عليه السلام ) حركت كرد، و از راهى كه غير از دو گروه قبلى برگزيدند رفت ، تا به نزديكى وادى يابس رسيدند بطورى كه دو سپاه همديگر را مى ديدند. آن حضرت به يارانش فرمان توقف داد. صد نفر از سپاه دشمن همانند دفعات قبل (در زمان ابوبكر و عمر) جلو آمدند و از نام و نشان لشكر مسلمين پرسيدند آن حضرت فرمود: من على ابن ابيطالب پسر عموى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و برادر و فرستاده او به سوى شما هستم ، شما را دعوت مى كنم كه شهادت به يگانگى خداوند و اينكه محمد صلى الله عليه و آله و سلم بنده و رسول اوست بدهيد تا هر آنچه براى ماست براى شما هم باشد. آنها گفتند ما تو را مى خواستيم و در جستجوى تو بوديم .

سخن تو را شنيدم آماده جنگ سختى باش و بدان كه ما كشنده تو و يارانت هستيم ... على (عليه السلام ) به آنها فرمود: واى بر شما مرا به واسطه جمعيت و تعداد خود تهديد كرده و مى ترسانيد... هر دو گروه به سپاه خود برگشتند چون تاريكى شب همه جا را فرا گرفت آن حضرت به لشكر خود دستور داد كه به چهارپايان خود رسيدگى نمايند و اسبها را براى سوارى آماده و زين بگذارند چون صبح طالع شد نماز صبح به سرعت خوانده شد سپس بر لشكر يابس حمله بردند و آنها هيچ نفهميدند تا اينكه صداى پاى اسبان را شنيدند و هنوز همه لشكريان على ، با سپاه دشمن درگير نشده بودند كه جنگجويان كشته و فرزندانشان اسير شدند.

حضرت على (عليه السلام ) طبق دستور رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم عمل نمود و با اسرا و اموال آنها بسوى مدينه برگشت . جبرئيل نازل شد و خبر پيروزى على (عليه السلام ) و مسلمين را به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم داد. حضرت على (عليه السلام ) به محض ديدن رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم از مركب پايين آمد و رسول خدا نيز فرود آمد مسلمانان مدينه نيز همه با دين على (عليه السلام ) به تبعيت از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم پياده شدند رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ميان دو چشمان على (عليه السلام ) را بوسيد.

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: غنايمى كه در اين جهاد به دست آمد در هيچ يك از جهادها نصيب مسلمين نشد مگر در جنگ خيبر آن هم به دست اميرالمؤ منين (عليه السلام ) و كشتن مرحب يهودى .(190)

154- خبر پيامبر (ص ) از شهادت على (ع )

... اميرالمؤ منين (عليه السلام ) فرمودند: آنگاه (پس از خطبه خواندن رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم

/ 367