468- امير ملك بندگى - 1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

1001 داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


  • علل النفس بالقنوع و الا
    طلبت منك فوق ما يكفيها


  • طلبت منك فوق ما يكفيها
    طلبت منك فوق ما يكفيها



فرمود: نفس خود را به قناعت مشغول كن و بازدار آن را؛ و اگر نه سركشى خواهد كرد و بيشتر از نيازش از تو طلب خواهد كرد.(546)

468- امير ملك بندگى

از احنف بن قيس روايت شده كه وقتى او نزد معاويه رفت از شيرينى و ترشى چنان نزد او در سر سفره چيدند كه گفت من نام بعضى از آنها را نمى دانستم . لذا يك يك آنها را از معاويه پرسيدم و او جواب مى گفت . چون معاويه طعام خود را تعريف مى كرد من گريه ام گرفت . چرا مى گريى ؟ گفتم : به ياد آمد شبى را كه در خدمت حضرت على ع بودم وقت افطار شد. آن حضرت دستور داد تا من نيز نزد او بمانم . پس كيسه اى را خواست كه سر مهر كرده بود. چون آن را حاضر كردند به او گفتم : يا على ! اين چيست ؟ حضرت فرمود: نان جو است . عرض كردم : ترسيدى كه از آن نان بردارند، يا بخل كردى كه اين چنين سر آن را مهر كرده اى ؟ حضرت فرمود: نه اينكه گفتى درست نيست ؛ بلكه مى ترسيدم كه حسن و حسين عليهم السلام آن نان را به روغن بيالايند.

عرض كردم : مگر حرام است ؟ فرمود: نه ولكن واجب است بر امامان عادل كه زندگى خود را در سطح فقيرترين مردم قرار دهد تا فقير بواسطه فقرش از جاده بندگى بيرون نرود. معاويه گفت : ذكر كسى را كردى كه احدى فضل او را نمى تواند انكار كند. (547)

469- عبادت على (ع )

از كنيز حضرت على (عليه السلام ) پرسيدند كه نماز على (عليه السلام ) در ماه رمضان چگونه بود؟ او گفت :

نماز در رمضان و شوال نزد على (عليه السلام ) يكسان بود او تمام شب ها را به عبادت خداوند احياى مى داشت ، حضرت على بن الحسين (عليه السلام ) را با آن كثرت عبادت و نماز كه او را ذوالثفنات (548) مى گفتند، مى فرمود: من يقدر على عبادة على بن ابيطالب (عليه السلام )؛ يعنى چه كسى توانايى دارد بر عبادت على بن ابيطالب (عليه السلام ) و چه كسى قدرت دارد كه مثل على (عليه السلام ) خدا را عبادت كند.(549)

470- توصيف عبادت على (ع )

ضرار وقتى در مجلس معاويه حاضر شد براى معاويه از عبادت على (عليه السلام ) گفت : اگر او را مى ديد وقتى كه در محراب عبادتش ‍ ايستاده بود در حالى كه شب ، پرده سياه خود را فرو افكنده بود و ستارگان پايين آمده بودند (يعنى ديروقت و در تاريكترين موقع شب ) و او محاسن خود را به دست گرفته و همچون مار گزيده به خود مى پيچيد و مانند مصيبت زده ، اندوهمند مى گريست ، و مى گفت : اى دنيا آيا در پى من افتاده و آرزومند من شده اى ! هيهات ، مرا به تو نيازى نيست ، ترا سه طلاقه كرده ام كه هرگز به تو رجوع نخواهم كرد.

سپس مى فرمود: آه ، آه ، از دورى سفر آخرت و كمى توشه و سخنى راه .

ضرار مى گويد: معاويه از حرفهاى من گريه كرد و گفت : اى ضرار كافى است به خدا سوگند على (عليه السلام ) چنين بود، خدا ابوالحسن (عليه السلام ) را رحمت كند.(550)

471- مفسر آيات حق تعالى

مردى خدمت اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) رسيد و به آن حضرت عرض كرد: يا على (عليه السلام ) مرا از معنى آيه آيا آن كس كه بر بينه و دليل روشن از جانب خداى خود است و گواهى در كنار دارد...(551) مطلع فرما.

حضرت فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آن كسى است كه به عنوان دليلى روشن از جانب خداست و من گواه او و از او هستم . سوگند به آن كس كه جانم در دست اوست احدى از قريش نيست كه تيغ سر تراش بر سرش كشيده شده باشد جز اينكه خداوند درباره او مطالبى در كتاب خود فرو فرستاده است ، و سوگند به آن كس كه

/ 367